دستگاه جوجه کشی خانگی

۸۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دستگاه جوجه کشی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


در طبیعت بسیاری از گونه های پرندگان ، پرندگان نر و ماده عمل جوجه کشی تخم ها را تا زمان رسیدن پرنده ماده به مرحله پایانی تخمگذاری ، شروع نمی کنند و این عمل به هم زمانی خروج جوجه ها از تخم کمک می کند . در سیستم پرورش در قفس و مراکز پرورش پرندگان نیز به منظور اعمال مدیریت صحیح ، تنظیم همزمانی خروج جوجه ها از تخم ، موضوعی مهم است . بخصوص اگر عمل جوجه کشی با آشیانه سازی بطور همزمان انجام گیرد و در مقیاس بالایی باشند . پرندگانی که زمان جوجه کشی و آشیانه سازی آن ها قدیمی تر است ، برای آن هایی که آشیانه سازی را به تازگی شروع کرده اند ، به عنوان یک تهدید محسوب می شوند .

شرایط مکان نگهداری تخم ها عبارت است از : دمای 3/18 – 8/12 درجه سلسیوس ( 65 – 55 درجه فارنهایت ) که دمای 8/12 درجه سلسیوس برای تخم های اکثر گونه های پرندگان دمای مناسبی است . رطوبت نسبی مکان نگه داری تخم ها باید حدود 75 درصد باشد . عمل گرم کردن تخم ها تا دمای 27 درجه سلسیوس ( 80 درجه فارنهایت ) و به مدت هر پنج دقیقه یکبار در شبانه روز انجام می گیرد تا به بهبود قابلیت جوجه درآوری تخم ها کمک کند . همچنین عمل چرخاندن تخم ها با زاویه 90 درجه در پایان عمل گرم کردن و یکبار در شبانه روز ، امکان زنده ماندن جنین داخل تخم ها را افزایش می دهد .

با وجود اعمال توصیه های فوق و تامین شرایط مطلوب برای تخم های انبار شده ، افزایش احتمال مرگ جنین درون تخم ها تا دو درصد در روز ، می تواند قابل قبول باشد ( پس از گذشت یک روز از انبار کردن تخم ها ، از هر یکصد تخم بارور جنین دار ، دو جنین تلف خواهند شد ) . معمولا تخم های بارور بیش از یک هفته نگه داری نمی شوند زیرا بعد از این مدت ، احتمال ازبین رفتن جنین ها افزایش می یابد . بایستی توجه داشت که عمل نگه داری تخم های نطفه دار قبل از ورود به دستگاه جوجه کشی در مورد بعضی از گونه های غیر اهلی مانند گنجشک سانان ( نظیر گنجشک – طوطی – مرغ عشق و فنچ ) بر اساس روش فوق توصیه نمی گردد ، زیرا نتیجه آن رضایت بخش نیست . اما تخم های نطفه دار پرندگان آبزی ( نظیر اردک – غاز و مرغابی ) را عموما به خوبی می توان انبار و نگه داری کرد.

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


تنظیم صحیح درجه حرارت دستگاه جوجه کشی یک اصل حیاتی است . میزان دما بخصوص در ابتدای دوره جوجه کشی بسیار مهم و حیاتی می باشد . در این دوره زمانی ، افزایش دمای انکوباسیون حتی در حدود یک درجه سلسیوس ( 8/1 درجه فارنهایت ) ، می تواند سبب مرگ جنین شود . بایستی توجه داشت که افزایش دما در دوره انکوباسیون حتی کمتر از یک درجه سلسیوس ، هر چه بیشتر بطول انجامد ، می توان انتظار داشت اثرات زیان بار بسیار بیشتری را بر جنین ها داشته باشد .جنین هایی که در چنین حالتی زنده می مانند ، پس از تولد کوچک و ضعیف بوده و کیسه زرده آن ها به محوطه بطنی وارد نمی شود . بالا بودن ناچیز میزان دمای انکوباسیون در جنین هایی که زنده مانده و هچ شده اند ، می توان منجر به افزایش میزان ناهنجاریی هایی از قبیل گردن کج و خمیده ، پنجه های پیچ خورده و منقار متقاطع و قیچی شکل گردد .

پاین تر بودن دمای انکوباسیون نسبت به میزان توصیه شده ، می تواند سبب مرگ درون پوسته و یا تولد جوجه های ضعیفی شود که به علت داشتن یک کیسه زرده بزرگ ، شکمی نرم و وارفته داشته و بزرگ تر از اندازه طبیعی هستند . کاهش دمای دوره انکوباسیون حتی به میزان بسیار ناچیز ، میتواند سبب تاخیر در زمان هچ شدن جوجه ها به میزان یک روز و یا بیشتر گردد . طی روزهای پایانی دوره انکوباسیون ، تغییرات جزئی دما ( کم تر از نیم درجه سلسیوس ) درای تاثیر کم تری برجنین بوده ، زیرا توانمندی های تنظیم دمای بدن جنین ارتقاء یافته و می تواند بر تغییرات ناچیز دما ، فائق آید . تنها اثر تغییرات دما در این مرحله انکوباسیون ، جلو افتادن و یا تاخیر در تاریخ هچ شدن تخم ها و خروج جوجه ها است .

تخم شترمرغ در محدوده دمایی 4/36 – 36 درجه سلسیوس ( 5/97 – 8/96 درجه فارنهایت ) ، طوطی های کوکاتو و ماکائو در محدوده دمایی 37 – 8/36 درجه سلسیوس ( 6/98 – 2/98 درجه فارنهایت ) ، پرنده گالاه  ( Galah ) و پاراکیت استرالیایی در محدوده دمایی 1/37 – 37 درجه سلسیوس ( 8/98 – 6/98 درجه فارنهایت ) انکوبه می شوند .

براساس یک قاعده و دستور کلی ، تخم های کوچک در دمای 37 درجه سلسیوس ( 6/98 درجه فارنهایت ) و تخم های بزرگتر در محدوده دمایی 8/36 – 5/36 درجه سلسیوس ( 2/98 – 7/97 درجه فارنهایت ) انکوبه می گردند .

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


به هر دستگاهی که بتوان با استفاده از آن ، کلیه ی عوامل رشد جنین شامل ( حرارت ، رطوبت ، تهویه و چرخش ) را فراهم آورد و به جوجه کشی اقدام کرد ، دستگاه جوجه کشی گفته می شود . در ساختمان دستگاه های جوجه کشی ( با هر ظرفیت ) موارد زیر حایز اهمیت بسیار است :

1 . دستگاه تنظیم حرارت .

2 . دستگاه تنظیم رطوبت .

3 . دستگاه تهویه .

4 . نحوه ی چرخاندن تخم مرغ ها .

ممکن است حرارت در دستگاه جوجه کشی با برق ، گاز و نفت تامین شود . فضای داخل دستگاه را می توان به روش های زیر گرم کرد :

1 . جریان هوای گرم در داخل لوله های دستگاه .

2 . جریان آب گرم در داخل لوله های دستگاه .

3 . قرار دادن مقاومت های الکتریکی در داخل دستگاه .

جنین برای رشد خود به حرارت خاصی نیاز دارد که در تمام دستگاه ها یکسان است . در حالت طبیعی ، جنین این حرارت را از بدن مرغ کرچ می گیرد . حرارت دستگاه جوجه کشی در 18 روز اول 37.5 درجه ی سانتی گراد و در سه روز آخر 36.5 درجه است . در دستگاه های کوچک ، حرارت را یک درجه بیشتر در نظر می گیرند . در این دستگاه ها ، رطوبت از طریق قرار دادن ظرف آب در زیر تخم مرغ ها و در دستگاه های متوسط و در دستگاه های بزرگ از طریق دستگاه بخور تامین می شود ( در حالت طبیعی رطوبت از بستر تامین می گردد ) .

جنین برای رشد خود به اکسیژن نیاز دارد . بنابراین هوای داخل دستگاه باید به اندزه ای باشد که نیاز جنین را بر طرف کند . معمولا هوای داخل دستگاه جوجه کشی باید دارای 21 درصد اکیسژن باشد . هر چه از این نسبت کاسته شود ، بازده جوجه کشی پایین می آید . اگر  CO2 دستگاه بیش از یک درصد شود ، تلفات افزایش می یابد و اگر میزان آن به 5 درصد برسد ، همه ی جنین ها تلف می شوند .

در دستگاه های کوچک ، تهویه از طریق باز و بسته کردن دریچه ها انجام می پذیرد ؛ ولی در دستگاه های بزرگ ، این کار با نصب هواکش در داخل دستگاه انجام می شود . قدرت هواکش به ظرفیت دستگاه بستگی دارد .

در صورتی که تخم مرغ در داخل دستگاه ثابت باشد ، زرده و نطفه به طرف بالا صعود می کنند ( زیرا از سفیده سبک ترند ) و به پوسته می چسبند . در این صورت ، جنین رشد طبیعی نخواهد داشت . در حالت طبیعی ، عمل چرخش با سینه و منقار مرغ صورت می پذیرد . عمل چرخش در دستگاه جوجه کشی به صورت خودکار انجام می شود .

به طور کلی ، دستگاه های بزرگ جوجه کشی دارای دو قسمت انکوباتور ( ستر ) و هچر ( ماشین تفریخ ) هستند . با گذشت زمان ، انکوباتورهای پیشرفته تر و اختصاصی تری ساخته شده اند که تجهیزات و امکانات ویژه ای شامل موارد زیر دارند :

برای ساختمان محفظه ی ستر از مواد سبک تری استفاده می شود . انکوباتورها کف ندارند و راحت تر تمیز می شوند .

دستگاه هچری و ستر ی جدا از هم ساخته می شوند . میزا ن رطویت ان ها دقیقا قابل تنظیم است و دستگاه های خنک کننده بهتر ی دارند .

پنکه های الکتریکی با سرعت زیاد خود باعث انتشار یک نواخت دما و رطوبت در ستر و هچر می گردند .

چرخش خودکار است و سینی ها را می توان تحت هر زاویه ای مستقر کرد .

افشانک هایی برای ایجاد رطوبت تعبیه شده اند که آب را با فشار می پاشند . آب پودر شده رطوبت مناسبی ایجاد می کند .

اطلاعات مربوط به دستگاه ها از طریق سامانه های الکترونیک به اتاق کنترل انتقال داده می شود و بدین ترتیب کنترل سترها و هچرها با دقت بیشتر امکان پذیر می گردد .

داشتن وسایل خوب جوجه کشی باعث افزایش بازدهی جوجه کشی خواهد شد ؛ چون نه تنها قابلیت جوجه آوری بهبود می یابد ، بلکه نیروی کارگری کمتری مورد نیاز است . مقدار امکانات تامین شده ثابت نیست و تحت عواملی چون اندازه ی هچر ، تعداد هچ ، نژاد جوجه و دیگر خدمات احتمالی که در کارخانه انجام می شود ( تعیین جنسیت ، نوک چینی ، قطع تاج و انگشتان ، مایه کوبی و . . . ) قرار دارد .

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


از کجا تخم نطفه دار برای جوجه کشی تهیه کنیم؟

1-     بازارهای محلی

اگر شما به تعدادی تخم نطفه دار برای دستگاه جوجه کشی نیازمند هستید بهتره یه سری به بازار روزهای محلی که در اکثر شهرستان ها برپا  میشه بزنید. این بازار ها معمولا یک روز درهفته با عناوین جمعه بازار، پنجشنبه بازار و ... در مکان های مشخصی برگزار می شوند. برای اطمینان از سالم بودن و نطفه داری تخم های هایی که تهیه میکنید بهتره بار اول از یک فروشنده تعداد کمی خریداری کنید و بعد از تست های اولیه تشخیص نطفه داری و  کندلینگ تخم  اقدام به خرید بیشتر نمایید.

معرفی تعدادی از بازارهای محلی شهرهای شمالی کشور

استان گلستان:بازارمحلی

چهارشنبه بازار در گرگان

شنبه بازار: آزاد شهر، سیمین شهر

یکشنبه بازار: انبار الوم، کردکوی، کلاله، فاضل آباد (ایمرملاساری)

یکشنبه بازار: هفتگی روستای قرنجیک قربان آخوند

دوشنبه بازار: بندرترکمن، قرق، (یلمه سالیان، کرد)

سه شبنه بازار: بندرگز، مینودشت، رامیان، (عطاآباد، بی بی شیروان، بهلکه)

سه شنبه بازار: خوجه نفس

چهارشنبه بازار، گرکان، کمیشان، (چن سبلی)

پنج شبنه، آق قلا، (سرحنکلاته)

جمعه بازار: گنبد کاووس، بازار مرزی ایلچه برون کالیکش، کری مرزن کلاته
 بازارهای هفتگی در شهرهای بندرترکمن و آق‌قلا دارای سابقه بهتری هستند .

 

استان مازندران:بازار محلی استان مازندران

بازار روز نوشهر (هر روز)

شنبه بازار در خرم‌آباد (تنکابن)

سه شنبه بازار خرم آباد (تنکابن) تا ساعت 14

دوشنبه بازار تنکابن (مقابل بازار ماهی)

چهارشنبه بازار سلیمان آباد،(15 کیلومتری تنکابن)

یکشنبه بازار سلمان شهر (متل قو)

سه شنبه بازار نوشهر

چهارشنبه بازار نشتارود

جمعه بازار جویبار

پنج شنبه بازار بهنمیر

چهارشنبه بازار قائم شهر

پنچ شنبه بازار هفتگی معروف شهر گلوگاه (گلیا) بندپی شرقی در حاشیه رودخانه سجارود روستای کوهپایه سرا

یکشنبه بازار در شهر کیاکلا از توابع قائم‌شهر

جمعه بازار شهر امیرکلا از توابع بابل

سه‌شنبه بازار آمل

 

استان گیلان:بازار محلی استان گیلان

دوشنبه بازار آستانه اشرفیه

پنج شنبه بازار آستانه اشرفیه

چهارشنبه بازار کیاشهر

یکشنبه بازار دستک

شنبه بازار دهشال

سه شنبه بازار دهکا

شنبه بازار تجن گوکه

سه شنبه بازار چهارده روز

شنبه بازار هفتگی لسکوکلایه

شنبه بازار انزلی

چهارشنبه بازار حسن رود

پنج شبنه بازار زیباکنار

دوشنبه بازار کپورچال

سه شنبه بازار املش

شنبه بازار رانکوه

پنچ شنبه بازار شهر تالشپنج شنبه بازار تالش

پنج شنبه بازار هشتپر

شنبه بازار اسالم

دوشنبه بازار لیسار

چهارشنبه بازار حویق

یکشنبه بازار خلیفه آباد

یکشنبه و چهارشنبه بازار کوچصفهان

شنبه و سه شنبه بازار لشت نشاء

شنبه بازار لولمان

دوشنبه بازار و پنچ شنبه بازار خشکبیجار

یکشنبه بازار خمام

پنجشنبه بازار شاقاجی

دوشنبه بازار سنگر

شنبه بازار جورشر

چهارشنبه بازار آقا سید شریف

دوشنبه و پنج شنبه بازار رودبارپنج شنبه بازار تالش

یکشنبه بازار منجیل

شنبه بازار لوشان

چهارشنبه بازار رستم آباد

یکشنبه بازار رودسر

پنج شنبه بازار کلاچای

دوشنبه بازار رحیم آباد

چهارشنبه بازار چابکسر

چهارشنبه بازار رضوانشهر

سه شنبه بازار پره سر

چهارشنبه بازار پونل

دوشنبه و پنج شنبه بازار سیاهکل

سه شنبه بازار دیلمان

چهارشنبه بازار پیرکوه

چهارشنبه بازار تازه آباد جنگاه

دوشنبه بازار شهر شفت

یکشنبه بازار چوبر

چهارشنبه بازار جیرده

چهارشنبه شیخ محله

سه شنبه شهر فومن

شنبه بازار گوراب پس

یکشنبه بازار گشت رودخان

پنجشنبه بازار آلیانپنج شنبه بازار آلیان

چهارشنبه بازار زیده

چهارشنبه بازار خشک نودهان

سه شنبه بازار رودبنه

شنبه و سه شنبه بازار پاشاکی

سه شنبه بازار لفمجان

شنبه بازار شیخعلی کلایه

شنبه بازار و چهارشنبه بازار شهر لنگرود

بازار مال فروشان لنگرود و بازار سنتی و دائمی فروش ماهی

دوشنبه بازار کومله

شنبه بازار اطاقور

دوشنبه بازار شلمان

جمعه بازار چمخاله

جمعه بازار لات لیل

یکشنبه بازار سنتی صومعه سرا

پنج شنبه و جمعه بازار تولم شهر (مرجقل)پنج شنبه و جمعه بازار تولم شهر

دوشنبه بازار گوراب زرمیخ

دوشنبه بازار هند خاله

پنج شنبه بازار نوخاله

دوشنبه بازار ضیابر

چهارشنبه بازار کسما

پنج شنبه بازار طاهر گوراب

سه شنبه بازار اباتر

بازار سنتی محلی هفتگی شهر ماسال روز شنبه

پنج شنبه بازار شاندرمن

 

 

اگر در شهرستان شما بازار محلی برای عرضه محصولات روستایی مخصوصا مرغ و خروس و تخم مرغ و ... وجود داره لطفا در بخش نظرات پایین مطلب با جزئیات ذکر کنید تا این مطلب تکمیل شود.

 

 

 

2-     پرورش دهندگان طیور (معتبر)

چنانچه قصد فعالیت جدی برای کار با دستگاه جوجه کشی را دارید بهتره تا تخم نطفه دار را مستقیم و با نظارت از مزارع معتبر تهیه کنید. مزارع پرورش طیور معمولا با رعایت عوامل تغذیه ای مورد نیاز طیور مولد محصولات باکیفیت تری را نسبت به افرادی که به طور سنتی اقدام به نگهداری طیور می کنند به شما عرضه می کنند. شما میتوانید با جستجو از داروخانه های دامپزشکی، فروشگاه های  لوازم مرغداری و تعاونی های مرغداران و دان فروشی ها پرورش دهندگان رو پیدا کنید. پرورش دهنده ها معمولا تمام اصول لازم برای تولید تخم های نطفه دار با کیفیت را رعایت میکنند . البته هوشیاری شما در بررسی مزرعه طرف قرارداد شما نسبت به نداشتن تلفات و مصرف دارو با دوز درمانی میتونه به خرید بهتر شما کمک کنه.

 

3-    احداث مزرعه مادر ( گله مولد)

یکی از بهترین روش ها برای تهیه تخم نطفه دار پرندگان نگهداری از پرندگان مولد هستش برای این کار لازم هست تا شما اطلاعات کافی از نحوه نگهداری پرنده مورد نظر را برای تولید تخم های قابل جوجه کشی داشته باشید. برای تکمیل دانش نگهداری پرنده های مولد برای هر پرنده به بخش مقالات سایت مراجعه کنید. در دفترچه راهنمای دستگاههای جوجه کشی شرکت دماوند به طور مختصر برای نگهداری هر پرنده نکات کلیدی مطرح شده است.

 

4-    واسطه ها : (هشدار)

پر ریسک ترین گزینه برای خرید تخم نطفه دار واسطه ها هستند و هرچه این واسطه ها دور تر از شما باشند درجه ریسک بالاتر می رود. متاسفانه چند وقتی است که سایت های زیادی در اینترنت راه اندازی شده اند با شماره تلفن و حتی آدرس های ظاهرا واقعی ولی متاسفانه گزارش هایی که ما داریم بیانگر کلاهبرداری های بسیار از متقاضیان خرید تخم نطفه دار بوده است. گاها شکایت های زیادی از این افراد و سایت ها به پلیس فتا شده و خیلی از مالباختگان به حقوق خود رسیدند ولی چه بسیار از خریدارانی که فرصت پیگیری و شکایت را نداشتند. نمونه ای از این کلاهبرداری ها به این صورت است که هیچ کالایی برای مشتری نمی فرستند و یا تخم های بدون نطفه می فرستند و در مواردی مشاهده شده تخم هایی که به دلایلی تبدیل به جوجه نشده اند را مجداد به بازار وارد می کنند.

اگر مجبور شدید که از واسطه های اینترنتی تخم نطفه دار تهیه کنید به موارد زیر دقت کنید:

1-       سایت دارای نماد اعتماد الکترونیک واقعی باشد.

2-       آدرس دقیق و معتبر داشته باشد.

3-       آدرس را بررسی کنید و در صورت امکان خرید را حضوری انجام دهید.

4-       شماره حساب را از بانک استعلام کنید و مطمئن شوید حساب قدیمی و معتبر هست.

5-       از واریز وجه به شماره حساب هایی که کمتر از یک سال از تاریخ افتتاح آن می گذرد پرهیز کنید.

6-       در صورت خرید و تاخیر در پاسخگویی و مشاهده اولین نشانه های کلاهبرداری مراتب را سریعا به پلیس فتا گزارش دهید.

7-       دقت کنید که شرکت های واقعی تولید کننده دستگاه جوجه کشی خود مستقیم فروش تخم نطفه دار همه پرندگان را از طریق سایت انجام نمیدهند و معمولا سایت های فروش دستگاه جوجه کشی که برندهای مختلف را با نام خود می فروشند معمولا اقدام به واسطه گری در ضمینه فروش تخم نطفه دار انواع پرندگان می نمایند.

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


اثرات تابش لیزر قرمز با شدت پایین روی تخمهای جوجه کشی در مرغ و بلدرچین
چکیده :

این تحقیق به منظور بررسی اثرات نور قرمز با شدت پائین (nm 633=λ) بر روی تخم‌های جوجه‌کشی مرغ و بلدرچین در مراحل جنینی و رشد اولیه پس از جنینی صورت گرفت . 

برنامه نوری مشخص (2mW/cm1/0 =P و به مدت 60 ثانیه) برای جوجه‌های تخمگذار و گوشتی در مقایسه با شاهد (که از شرایط مرغداری صنعتی پیروی می‌کردند) به طور معنی‌داری میزان جوجه‌درآوری را افزایش (01/0P< و 05/4 - 66/3 درصد و مرگ و میر جوجه‌ها را کاهش داد (05/0P< و23 /3 - 25/1 درصد ). 

تابش لیزر بر روی تخمهای جوجه‌کشی، هموگلوبین خون جوجه‌ها را افزایش داده و باعث تغییر سطوح پراکسید کبد گردید (که در دوره جنینی باعث افزایش و در دوره بعد از جنینی باعث کاهش می‌شود ). 

همچنین سیستم آنزیمی سیتوکروم 450 - Pرا بدون اینکه اثر مخالف بر روی متابولیسم انرژی کبد داشته باشد فعال کرد . 

مقدمه : 

اگرچه نور لیزر با شدت پائین غیر یونیزه کننده است (مانند خورشید)، ولی دارای خصوصیات بی نظیری است که فعالیت‌های بیولوژیکی را در شرایط مشخصی تحت تاثیر قرار می‌دهد . 

گزارش شده که تابش لیزر بر روی تخم‌های بارور شده طیور میزان جوجه‌درآوری را افزایش داده و بقای جوجه‌ها را بهبود می‌بخشد . 

متداول شدن استفاده از نور لیزر در صنعت مرغداری به علت تفاوت روش‌ها در تحت تاثیر قرار دادن تخم‌ها و فقدان دانش کافی درباره اثرات نور لیزر با شدت پائین بر روی مکانیسم‌های بیولوژیکی متفاوت می‌باشد پس از چند سال تحقیق بر روی استفاده از نور لیزر در پزشکی و مطالعه مدل‌های آنزیمی، پیشرفت‌های چشمگیری در شناخت اثرات بیولوژیکی آن بوجود آمده است . 

آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان Superoxide Dismutase, Catalase and Ceruloplasmin دارای حداکثر جذب نوری در محدوده طیف قرمز بوده و فعالیت‌های آنها با آن شروع می‌گردد . 

با در نظر گرفتن نقش مهم آنزیم‌های آنتی‌اکسیدان در حفظ هموستازیس سلولی میتوان اهمیت نور لیزر قرمز را در تمام مراحل زندگی یک موجود پیش گویی نمود . 

دیگر اثر مهم بیولوژیکی نور لیزر قرمز با شدت پائین، شتاب بخشیدن به فرآیندهای تکثیری در بافت‌های تابش یافته می‌باشد . 

این تحقیق جهت آزمون اثرات تابش لیزر بر روی تخم‌های بارور طیور طراحی گردید تا شرایط ایده آل را در بهبود میزان جوجه‌درآوری و بقای جوجه‌ها تعیین کند . 

مواد و روش‌ها : 


آزمایشات در آزمایشگاه دانشگاه ایالت Bila Tserkva با استفاده از روش‌های مزرعه‌ای در روی مرغ صنعتی اکراینی در طی سالهای2000-1990 صورت گرفت . 

تخم‌های بارور از تخم بلدرچین ژاپنی و دو نژاد مرغ صنعتیBelarus-9 و Broiler-6 مورد استفاده قرار گرفت تخم‌ها از مرغهای همسن و از یک نوع نژاد و در یک مرغداری در طول دوره 1 الی 3 روزه جمع آوری گردید . 

بلدرچین‌های ماده 5-4 ماهه و مرغهای صنعتی (نژادهای گوشتی و تخمگذار) 9 ماهه بودند . 

تخم‌های داخل هر گروه (100-95 عدد تخم بلدرچین، 2700-2650 عدد تخم مرغ‌های تخمگذار و 3320 -3250 عدد تخم مرغ‌های گوشتی) به طور همزمان با استفاده از شرایط استاندارد هر گونه، مورد انکوباسیون قرار گرفتند . 

تخم‌های بلدرچین در دستگاه جوجه‌ کشی آزمایشگاهی و تخم‌های مرغ گوشتی و مرغ تخمگذار در دستگاه جوجه‌کشی صنعتی مورد انکوباسیون قرار گرفتند . 

در تحقیقات قبلی بیش از20 برنامه متفاوت از تابش مورد ارزیابی قرار گرفت و رژیم‌هایی با حداکثر کارآیی تابش را در تخم‌های در حال جوجه‌کشی تشخیص داده شدند که این برنامه‌ها در تحقیق فعلی مورد استفاده قرار گرفته است . 

تخم‌های مورد آزمایش، قبل از انکوباسیون با نور لیزر به قدرت mw50-25 و با طول موج nm633 (نور قرمز) ایجاد شده توسط دستگاه لیزر هلیوم نئون LHM-111 and LHN -602n مورد تابش قرار گرفتند . 

شدت تابش 2mw/cm 1/0 و زمان تابش 60 ثانیه می‌باشد. تابش تحت شرایط تاریکی با زمینه روشن که از Lux 3 تجاوز نمی‌کرد انجام گرفت که این عمل 24-12 ساعت قبل از انکوباسیون انجام شد . 

سپس تخم‌ها در محیط تاریک مورد انکوباسیون واقع شدند. تخم‌های گروه شاهد مورد تابش قرار نگرفتند اما در شرایطی مشابه با تخم‌های گروه‌های آزمایشی نگهداری و انکوباسیون شدند . 

کنترل بیولوژیکی انکوباسیون، بررسی جوجه‌درآوری و آنالیز فضولات با استفاده از روشهای استاندارد صنعت مرغداری انجام گرفت . 

پارامترهای بعدی برای تشخیص شرایط فیزیولوژیکی جوجه‌ها مورد استفاده قرار گرفت . Hematopoiesis از روی سطوح هموگلوبین خون تحت روش استاندارد برآورد گردید . 

متابولیسم انرژی کبد طیور با استفاده از روش ESR (Electron Spin Resonance) برآورد گردید که Semiguinone Freo Radical بعنوان علایمی از فاکتور که برابر 2 است اندازه‌گیری شد . 

سیستم سم زدایی کبد با استفاده از روش مشابه برای اندازه‌گیری سطح سیتوکروم 450 -P اکسید شده برآورد گردید . 

نمونه‌های کبد با استفاده از نیتروژن مایع (T=77k) آماده گردید. اسپکترومتر ESR (Rf- 1307) محصول روسیه برای آنالیز ESR مورد استفاده قرارگرفت. روش واکنش اسید Thiobarbituric برای اندازه‌گیری سطح پراکسید کبد مورد استفاده قرار گرفت . 

جنین یا 7 جوجه از هر تیمار و گروه شاهد برای آنالیز شاخص‌های متابولیسم در هر مرحله از آنالیز انتخاب گردیدند . 

موارد آنالیز شامل روز 19 انکوباسیون و روزهای 1، 30 و 90 دوره پرورش برای مرغ و روز اول و هفته‌های سوم و ششم دوره پرورشی در بلدرچین بود . 

آنالیز آماری با استفاده از تست Fisher,s برای برآورد معنی‌داری بین شاخص‌های متابولیکی طیور در گروهای شاهد و آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت . 

نتایج و بحث : 

برنامه‌های مورد استفاده (شدت تابش2 mw/cm 1/0 به مدت 60 ثانیه) در تخم‌های جوجه‌کشی مرگ و میر اولیه جنین را کاهش داد و میزان جوجه‌درآوری بلدرچین را (9/6 درصد) در مقایسه با گروه شاهد افزایش داد (جدول 1 ). 

این برنامه تابش لیزری برای تخم‌های بارور یک افزایش معنی‌داری را در توانایی جوجه‌درآوری تخم‌های نژادهای گوشتی و تخمگذاری ایجاد کرد (جداول 2 و 3). 

کاهش تلفات جنین در تمام مراحل رشد باعث افزایش محسوسی در قابلیت جوجه‌درآوری گردید . 

کارآیی تابش لیزر برای بهبود توانایی جوجه‌درآوری تخم‌هایی که به مدت طولانی در انبار نگهداری می‌شوند بیشتر است . 

برای مثال در این آزمایش میزان جوجه‌درآوری تخم‌های مرغ تخمگذاری که قبل از انکوباسیون و مدت 20 روز نگه داری شده بودند در تخم‌های شاهد (38 =n ) به 27/47 درصد کاهش یافت در صورتیکه در تخم‌های تیمار شده (83 =n ) که نور لیزر قرمز را یک روز قبل از انکوباسیون دریافت نمودند میزان جوجه‌درآوری 22/74 درصد بود (01/0P<). 

همبستگی منفی (98/0 - =(r بین میزان جوجه‌درآوری گروههای شاهد و تفاوت در میزان جوجه‌درآوری گروهای تیمار شده و شاهد برای هر نژاد بعد از تابش با استفاده از برنامه ایده آل در شکل 1 آورده شده است . 

رشد اولیه بعد از دوره جنین با تابش لیزر بهبود یافت و مرگ و میر جوجه‌های سویه تخمگذار حاصل از تخم‌های تابش یافته 23/3-25/1 درصد کمتر از گروه شاهد بود (05/0p< ). 

به علاوه جوجه‌های تولید شده به طور قابل توجهی مقاومت بیشتری به بیماری داشتند در صورتیکه میزان مرگ و میر ماهانه در اثر سالمونلا در گروه تخمگذار برای گروه آزمایشی 84/29 درصد (3000=(N بود که در گروه تیمار شده (3000 =(N 72/17 درصد بود (01/0p< ). 

این نتایج یک اثر مثبتی از تابش لیزر بر روی مکانیسم ایمنی پرندگان پیشنهاد کرد .

 جدول 1- رشد جنین و قابلیت جوجه‌درآوری تخمهای بلدرچین پس از پرتودهی با 6 mJ/cm2 نور لیزر قرمز

 

صفت

گروه تحت تابش

شاهد

تعداد کل تخم‌ها

99

100

درصد تخم‌های بدون نطفه

7

11

درصد جنین مرده (5-1) روزه

*0

2

درصد جنین مرده (15-6) روزه

2

2

درصد جنین مرده (17-16) روزه

1

2

درصد جوجه دهی از کل تخمها

89

83

درصد جوجه دهی از تخم‌های بارور

7/96

3/93

 

جدول 2- رشد جنین و قابلیت جوجه‌درآوری تخمهای مرغ تخمگذار (سویه Belarus 9 ) پس از پرتودهی با 6 mJ/cm2 نور لیزر قرمز

 

گروه تحت تابش

شاهد

تعداد کل تخمها

2657

2693

درصد تخم‌های بدون نطفه

4/3

5/2

درصد جنین مرده (6-1) روزه

8/1

6/1

درصد جنین مرده (16-7) روزه

** 7/2

1/4

درصد جنین مرده (21-19) روزه

**5/1

9/2

درصد جوجه‌های درجه 3

***6/0

4/1

درصد جوجه‌های درجه1

**1/90

3/87

درصد جوجه دهی از تخم‌های بارور

***2/93

6/89



جدول 3- رشد جنین و قابلیت جوجه‌درآوری تخمهای مرغ گوشتی (سویه Broiler 6 ) پس از پرتودهی با 6 mJ/cm2 نور لیزر قرمز

صفت

گروه تحت تابش

شاهد

تعداد کل تخمها

3272

3313

درصد تخم‌های بدون نطفه

4/7

1/7

درصد جنین مرده (6-1)روزه

** 2/1

2

درصد جنین مرده (16-7) روزه

* 2/7

4/8

درصد جنین مرده (21-19) روزه

29/2

3

درصد جوجه‌های درجه 3

*3

1/4

درصد جوجه‌های درجه 1

**9/78

4/75

درصد جوجه دهی از تخم‌های بارور

***2/85

1/81



 
آزمایش پس از تابش بر روی سیستم Hempoietic جنین و جوجه‌هایی که دز مناسبی از نور لیزر دریافت داشته بودند، آشکار ساخت که سطوح هموگلوبین خون در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافته است .

سطح هموگلوبین در روز 19 جنین‌های سویه تخمگذار 7/15 درصد بیشتر بود. در صورتیکه این سطوح در جوجه‌های 90-1 روزگی 4/14- 8/6 درصد بالاتر از گروه شاهد بود (شکل 2 و 01/0P<) 

 
هیچگونه اختلاف قابل توجهی در سطوح رادیکال آزاد Semiquinone بین گروههای شاهد و آزمایشی مشاهده نشد .

اگرچه یک افزایش 20 درصد از علائم ESR رادیکال آزاد در روزهای 15-13 بعد از تابش مشاهده گردید در این تحقیق وجود رادیکال آزاد Semiquinone در جوجه‌های حاصل از تخم‌های تابش یافته لیزر مطالعه شد که سطوح رادیکال آزاد را در جوجه‌های یکروزه در مقایسه با گروه شاهد 8/29 درصد بالاتر بدست آمد . 

این اختلافات در هنگامیکه گروهها در مراحل رشد بعدی مقایسه شده بود مشاهده نگردید (شکل 3 ). 

نشان داده شده است که شدت ESR رادیکال آزاد یک انعکاس از مرحله متابولیکی فرآیندهای تنفسی است و برنامه‌های تابش لیزری که در این تحقیق استفاده شد اثرات منفی بر روی متابولیسم سلولی در سیستم‌های مورد آزمایش آشکار نکرد . 

مقادیر بالای سیتوکروم اکسید شده 450 -P در کبد طیور آزمایشی در مقایسه با گروههای شاهد در مراحل مشخص از رشد جنین مشاهده گردید . 

سطوح آنزیم 450 -P اکسید شده در جنین‌های حاصل از سویه تخمگذار در روزهای 15-11 پس از تابش، 50-20 درصد بالاتر بود . 

بافت‌های کبدی در جنین‌های 15 روزه بلدرچین (2 روز قبل از بیرون آمدن از تخم) 40% سطوح آنزیمی 450 -P بیشتری داشتند . 

آنزیم‌های سیتوکروم 450 -P که در غشاء داخلی از سلولهای کبد قرار گرفته بود یک سیستم هیدرولیزاسیون بالقوه برای سم زدایی آندوژنوسی فراهم آورده بود که در واکنشهای پراکسیداسیون شرکت داشتند . 

وجود مقادیر زیادی از آنزیم‌های اکسیده شده (دارای فعالیت کاتابولیکی) در غیاب فرآینده پاتولوژیکی ثابت کرد که سیستم فعال شده است و پیشنهاد کرد که یک حالت فیزیولوژیکی فوری بوجود آمده است . 

بافت‌های کبدی جوجه‌های بلدرچین یکروزه حاصل از تخم‌های تابش یافته دارای سطح پراکسید بالاتری به میزان 4/16 درصد بودند در صورتیکه در جوجه‌های بلدرچین بالغ 3 هفتگی سطوح این پراکسید به اندازه 5/39 درصد در مقایسه با گروه شاهد کاهش پیدا کرد (شکل 4 و 01/0P< ). 

در هفته ششم اختلافی بین گروههای تیمار و شاهد پیدا نشد. بنابراین این نتایج می‌تواند به عنوان اثر اکسیدانی بر روی مرحله پس از تابش در سیستم بیولوژیکی تفسیر گردد که اثر معنی‌دار آنتی‌اکسیدانی در مرحله بعد دارد . 

پرنده‌های جوجه‌کشی شده از تخم‌های تابش یافته با وزن مشابه (در تخمهای طیور گوشتی) در مقایسه با گروههای هم دوره خویش (شاهد ) نشان دادند تیمار لیزر فقط رشد جنینی و رشد اولیه بعد از مرحله جنینی را تحت تاثیر قرار می‌دهد . 

داده‌ها نشان داد که تابش لیزر بر روی تخم‌های جوجه‌کشی به طور موثری مرگ و میر جنین را کاهش، نسبت جوجه‌درآوری تخم را افزایش داده و باعث بهبود بقای حیوان می‌گردد . 

کارآیی تابش لیزر به شرایط اولیه تخم‌های بارور شده بستگی دارد. تیمار لیزر یک اثر مثبتی بر روی سطح هموگلوبین داشت و نسبت آنزیم‌های سیتوکروم 450 -P اکسید شده را در بافتهای کبدی جنین افزایش داده و سطوح پراکسید را در دوره مشخصی تغییر داد و هیچ اثر منفی بر روی متابولیسم انرژی کبد نداشت . 

با وجود اینکه مکانیسم این فرآیند مشخص نیست نور لیزر با شدت پائین احتمالاً توسط آنزیم‌هایی مانند آنزیمهای کاتالیز کننده موجود در سفیده تخم مرغ و Superoxide Dismutose و سایر مولکولهای پیچیده موجود در زرده و سلولهای جنینی جذب می‌گردد . 

تحقیق با استفاده از سیستم‌های مدل نشان داد که فعالیت آنزیم ممکن است ترکیبات مولکولی را تغییر داده و سطوح پراکسیداسیون چربی را تغییر دهد . 

در یک آزمایش تابش لیزری که قبلا انجام شده تغییراتی را در فرآیند مهاجرت یونها از سفیده تخم به داخل ساختمان جنینی در پنج روز اولیه انکوباسیون پس از تیمار تشخیص داد شد . 

همچنین گزارش شده که نور لیزر قرمز عبور ترکیبات +3Fe را از زرده به ساختمان جنینی افزایش می‌دهد. این تغییرات ممکن است باعث Hemopoiesis ، متابولیسم انرژی، سیستم زدایی و سیستم‌های آنتی‌اکسیدانی در طول رشد جنینی و رشد اولیه پس از جنینی گردد . 


منبع: فانی علیرضا، ایازی احد، الیاسی قربان و قره‌داغی اکرم. 1387. اثرات تابش لیزر قرمز با شدت پایین روی تخمهای جوجه‌کشی در مرغ و بلدرچین. نشریه تخصصی علوم دامی و بیوتکنولوژی جهان دامپروری، سال پنجم، شماره 23، ویژه فروردین و اردیبهشت، صفحات 12 الی 15 . 

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


کبک سیاه

نام دیگر آن کبک «جنگلی سیاه» نام علمی آن Melanoperdix niger است. این گونه در سال 1829م توسط جانورشناس ایرلندی «نیکولاس ویگورز» شناسایی شد. این گونه یکی از کوچک ترین گونه های کبک است و اندازه آن در حدود 27 سانتی متر است. خاستگاه آن جنگل های استوایی و دشت های مالزی و برونئی و جزیره سوماترا در جنوب شرق آسیا است. این گونه در سنگاپور نیز وجود داشته اما امروزه در آن یافت نمی شود. کبک سیاه در لیست پرندگان در حال انقراض می باشد. کبک مذکور جزو پرندگان «مونو مورفیک» است یعنی رنگ پرهای نر با رنگ پرهای ماده متفاوت است به طوری که پرنده تر پر و بالی مشکی دارد  منقار آن سیاه رنگ است در حالی که پرنده ماده به رنگ بلوطی تیره با گلو و شکمی مایل به سفید می باشد و از لحاظ اندازه کمی پرنده نر کوچک تر است، به همین علت تعیین جنسیت آن به راحتی صورت می گیرد. پرنده ماده معمولاً در هر بار 5 تا 6 تخم می گذارد.

کبک جنگل روبیهو

نام علمی آن Xenoperdix obscurata است. این گونه در سال 2005م توسط دو تن از طبیعی دانان به نام های «ریوری بووی» و «جان فیجسا» شناسایی گردید. خاستگاه آن جنگل روبیهو در کشور تانزانیا است. اندازه آن در حدود 29 سانتیمتر است. پر و بال آن در ناحیه پشت تا دمگاه به رنگ بلوطی بوده و منقار و زیر گلو آن به رنگ سرخ است و سینه و شکم آن به رنگ سفید با لکه های مشکی و پاها زرد رنگ است. در حال حاضر این پرنده جزو پرندگان در حال انقراض به شمار می رود.

کبک شکم بلوطی

کبک-شکم-بلوطینام علمی آن Arborophila javanica است. این گونه در سال 1789م توسط طبیعی دان و گیاه شناس آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. نام های دیگر آن «کبک تپه ای شکم بلوطی» و «کبک تپه ای جاوه» می باشد. کبک کوچکی که اندازه آن در حدود 28 سانتیمتر است. رنگ تاج و پس سر پرنده قهوه ای و پاها قرمز و سینه خاکستری و بالها قهوه ای و رنگ پوست صورت سرخ رنگ و ماسک و گلو و منقار به رنگ سیاه است. شکم به رنگ قهوه ای و در وسط به رنگ سفید است. هر دو جنس نر و ماده به هم شبیه هستند. پرندگان نابالغ دارای صورتی متمایل به سفید بوده و منقار به رنگ قهوه ای سرخ فام است. خاستگاه آن کشور اندونزی است و این گونه در جنگل های کوهستانی شرق و غرب جزیره جاوه پراکنده است و ماده ها معمولاً در فصل تولید مثل چهار تخم می گذارند. این گونه جزو گونه های در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک سی چوان

نام علمی آن Arborophila rufipectus است. این گونه در سال 1932م توسط طبیعی دانی به نام «بولتون» شناسایی گردید. خاستگاه آن فقط کشور چین است و «سی چوان» نام استانی در مرکز چین است. این کبک جزو خانواده فازیانیده می باشد و گونه آن در معرض خطر انقراض است و امروزه دولت چین تلاش هایی برای حفظ نژاد آن انجام داده و این گونه در پارک طبیعی «لاجونشان» که دارای جنگل های کاج و آب و هوایی معتدل دارد حفاظت می شود.

کبک سینه بلوطی

کبک-سینه-بلوطینام علمی آن Arborophila mandellii است. این گونه در سال 1874م توسط شرق شناس انگلیسی «آلن اوکتاویان هوم» شناسایی گردید. خاستگاه آن شرق کوه های هیمالیا و شمال براهماپوترا، بوتان، غرب بنگال ( فقط دارچلینگ) و ایالت های سیکیم و اروناچال پرادش در شمال شرق هندوستان و نپال و جنوب شرق تبت می باشد. این گونه با رنگ سینه بلوطی و رنگ خاکستری شکم مشخص می شود و شبیه کبک سینه قهوه ای است و تنها از لحاظ رنگ سر و سینه با آن اندکی تفاوت دارد. این گونه در معرض خطر است و تعداد کلی آن در حدود ده هزار قطعه برآورد می شود و در اثر تخریب جنگل ها امکان کاهش روزافزون این گونه وجود دارد. در حال حاضر سه منطقه حمایت شده برای حفاظت آن در نظر گرفته شده است که یکی از این مناطق پارک ملی «سینگالیا» در شرق بنگال می باشد.

کبک جنگلی یوزونگوا

نام دیگر آن «کبک یوزونگوا» بوده و نام علمی آن Xenoperdix udzungwensis است. این گونه در سال 1994م توسط طبیعی دانی به نام «جان فیجسا» شناسایی گردید. خاستگاه آن جنگل یوزونگوا در کشور تانزانیا بوده و به علت شباهت به کبک روبیهو، قبلاً زیرگونه ای از آن شمرده می شد ولی امروزه به عنوان گونه مستقل نام برده می شود. پر و بال آن در ناحیه پشت تا دمگاه به رنگ بلوطی تیره بوده و سر و منقار و زیر گلو آن به رنگ سرخ است و سینه و شکم آن به رنگ سفید با لکه های مشکی و پاها زرد رنگ است. اندازه آن 29 سانتیمتر است. هر دو جنس نر و ماده شبیه به هم هستند. در حال حاضر این پرنده جزو پرندگان در حال انقراض به شمار می رود.

کبک تپه ای

نام علمی آن Arborophila torqueola است. این گونه در سال 1826م توسط طبیعی دان فرانسوی «آشیل والانسینس» شناسایی گردید. خاستگاه آن کشورهای بوتان، چین، هندوستان، میانمار، نپال و ویتنام است و در جنگل ها و کوهستان های استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند. پرنده نر اندکی با پرنده ماده تفاوت دارد به طوری که پرنده نر یک خط نارنجی رنگ بر روی سر داشته و و منقار آن به رنگ مشکی است و دور چشم ها قرمز و پشت چشم لکه ای نارنجی رنگ دارد که این مشخصات در پرنده ماده دیده نمی شود ولی رنگ سایر اجزای بدن در هر دو پرنده نر و ماده مشابه است. کبک تپه ای معمولاً به صورت گله های ده تایی دیده می شود. پرنده ماده در هر بار 3 تا 5 تخم می گذارد و به مدت 24 روز بر روی تخم می خوابد.

کبک تپه ای آنام

نام دیگر آن کبک ویتنامی است و نام علمی آن Arborophila merlini است. این گونه در سال 1924م توسط «دلاکور و جابولی» شناسایی گردید. جزو جنس «آربروفیلا» است. برخی این گونه را زیر گونه ای از «کبک سینه صدفی» می دانند. این گونه در جنگل های منطقه آنام در کشور ویتنام زندگی می کند. اندازه بدن آن 29 سانتیمتر است و پرنده ماده کمی کوچکتر از پرنده نر می باشد و وزن پرنده نر در حدود 290 گرم و وزن پرنده ماده در حدود 250 گرم است. این گونه در معرض خطر انقراض قرار دارد و تنها در دو منطقه کوچک در آنام یافت می شود.

کبک طوقی سفید

نام علمی آن Arborophila gingica است. این گونه در سال 1789م توسط طبیعی دان و گیاه شناس آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است. این گونه فقط در کشور چین یافت می شود و در مناطق حفاظت شده در جنگل های نواحی استوایی و نیمه استوایی وجود دارد و جزو گونه های در معرض خطر انقراض می باشند.

کبک تایوان

نام علمی آن Arborophila crudigularis است. این گونه در سال 1864م توسط طبیعی دان انگلیسی «روبرت سوین هو» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و فقط در کشور تایوان وجود دارد و در جنگل های حفاظت شده نگهداری می شود و جزو گونه های در معرض انقراض می باشد.

کبک هاینان

نام علمی آن Arborophila ardens است. این گونه در سال 1892م توسط «ستیان» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و خاستگاه آن جزایر «هاینان» و چین است و در جنگل های حفاظت شده در مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند و جزو نژادهای در معرض انقراض قرار دارد.

کبک گلو قهوه ای

نام علمی آن Arborophila rufogularis است. این گونه در سال 1850م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. در کشورهای بنگلادش، بوتان، چین، هندوستان، لائوس، میانمار، نپال، تایلند و ویتنام دیده می شود. این گونه در جنگل ها و زمین های کم ارتفاع استوایی و نیمه استوایی و همچنین در برخی از جنگل های کوهستانی این مناطق زندگی می کند.

کبک جنگلی کاکلی

نام علمی آن Rollulus rouloul است. این گونه در سال 1786م توسط طبیعی­دان و فیزیک­دان ایتالیایی «جیووانی اسکوپولی» شناسایی گردید. نام دیگر آن «کبک کاکلی»، «کبک جنگلی سبز»، «کبک جنگلی کاکلی سرخ» است. این گونه تنها عضو جنس «رولولوس» می باشد. کبکی با جثه کوچک است که در مناطق کم ارتفاع بارانی در جنوب برمه، جنوب تایلند، مالزی، جزیره سوماترا و برونئی زندگی می کند. لانه خود را بر روی زمین و لابه لای برگ درختان می سازد و در آن شش تخم سفید رنگ می گذارد که پس از هجده روز جوجه ها از تخم بیرون می آیند. اندازه بدن آن در حدود 25 سانتیمتر است و نرها کمی بزرگتر از ماده ها می باشند. هر دو جنس لکه پوستی سرخ رنگ اطراف چشم را داشته و پاها به رنگ قرمز بوده و فاقد زائده مهمیز مانند می باشند. پرنده نر در قسمت فوقانی بدن به رنگ سبز متالیک و در قسمت پایینی بدن به رنگ آبی است. بالها به رنگ قهوه ای است. سر دارای کاکلی بلند به رنگ سرخ است. پرنده ماده در قسمت فوقانی بدن به رنگ سبز روشن است و بال ها به رنگ خاکستری است و کاکل ندارد. منقار در هر دو پرنده نر و ماده به رنگ تیره است. این پرنده هنگامی که احساس خطر کند ترجیح می دهد بدود و در صورت لزوم می تواند مسافت کوتاهی پرواز کند. امروزه به علت از بین رفتن سریع جنگل ها، این گونه نیز در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک صخره ای

کبک-صخره-اینام علمی آن Ptilopachus petrosus است. این گونه در سال 1789م توسط طبیعی دان آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. بزرگی آن در دوران بلوغ به 33 سانتیمتر می رسد نرها کمی از ماده ها بزرگ تر و شبیه به هم هستند. از لحاظ سر و گردن شبیه به کبک ایرانی هستند. خاستگاه آن در وسط آفریقا از ساحل غربی تا کنیا است. این گونه تنها عضو جنس «پتیلوباخوس» می باشد. این گونه در زبان انگلیسی با گونه کبک کوهی تشابه اسمی دارد و هنگام ترجمه نام آن به زبان های آلمانی و هلندی و فرانسوی ممکن است که بین این دو گونه خلط شود. اندازه بدن آن بین 20 تا 25 سانتیمتر است. بالاتنه هر دو جنس نر و ماده به رنگ قهوه ای شکلاتی است و سر و گردن و سینه پرنده به رنگ قهوه ای است در پرنده نر سینه و شکم به رنگ کرم پرتقالی و در پرنده ماده به رنگ کرم روشن است. رنگ پوسته تخم صورتی روشن است و پرنده نر در خوابیدن روی تخم و نگهداری از جوجه ها نقشی مهم و اساسی دارد. در سال 2000م این گونه به ایالات متحده آمریکا و اروپا وارد شد تا در باغ وحش ها و باغ پرندگان به نمایش درآید. این گونه در لیست پرندگان در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک گونه سفید

نام علمی آن Arborophila atrogularis است. این گونه در سال 1850م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» می باشد. این گونه در کشورهای بنگلادش، هندوستان و چین وجود دارد و در جنگل ها و کوهستان های مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند و گونه آن در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک تپه ای صورت سفید

نام علمی آن Arborophila orientalis است. این گونه در سال 1821م توسط طبیعی دان و فیزیک دان آمریکایی «توماس هورسفیلد» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. این گونه فقط در کشور اندونزی وجود دارد و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی آن کشور زندگی می کند و جزو گونه های در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک پشت صاف

نام علمی آن Arborophila brunneopectus است. این گونه در سال 1855م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. خاستگاه آن کشورهای کامبوج، چین، لائوس، میانمار، تایلند و ویتنام است و در زمین های کم ارتفاع و جنگل های مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند.

کبک گردن پرتقالی

نام علمی آن Arborophila davidi است. این گونه در سال 1927م توسط شرق شناس آمریکایی «جان تئودور دلاکور» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و در شرق کامبوج و در جنوب ویتنام و در طول مرزهای بین کامبوج و ویتنام زندگی می کند. زیستگاه آن جنگل های استوایی و نیمه استوایی است و جزو نژادهای در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک سر بلوطی

نام علمی آن Arborophila cambodiana است. این گونه در سال 1928م توسط «دلاکور و جابولی» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» است و خاستگاه آن کشورهای کامبوج و تایلند است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کم ارتفاع و همچنین در جنگل های استوایی کوهستانی زندگی می کند.

کبک سینه سرخ

نام علمی آن Arborophila hyperythra است. این گونه در سال 1879م توسط جانور شناس انگلیسی «ریچارد شارپ» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» است و خاستگاه آن کشورهای مالزی و اندونزی است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کم ارتفاع و همچنین در جنگل های استوایی کوهستانی زندگی می کند.

کبک منقار سرخ

نام علمی آن Arborophila rubrirostris است. این گونه در سال 1879م توسط جانور شناس ایتالیایی «توماس سالوادوری» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است. فقط در کشور اندونزی وجود دارد و در جنگل های استوایی زندگی می کند.

کبک طوقی بلوطی

نام علمی آن Arborophila charltonii است. این گونه در سال 1845م توسط طبیعی دان انگلیسی «توماس کمپل ایتون» شناسایی گردید. این گونه در جنگل های کم ارتفاع استوایی در کشورهای اندونزی، مالزی، میانمار، تایلند و ویتنام زندگی می کند. این گونه در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک سینه صدفی

نام علمی آن Arborophila chloropus است. این گونه در سال 1859م توسط جانور شناس انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. این گونه در کشورهای کامبوج، چین، لائوس، میانمار، تایلند و ویتنام وجود دارد.

کبک تپه­ ای سینه خاکستری

نام علمی آن Arborophila sumatrana است. این گونه در سال 1891م توسط جانور شناس انگلیسی «ویلیام اوگیل وی گرانت» شناسایی گردید. این گونه در جنگل ها و کوهستان های استوایی و نیمه استوایی در مالزی و اندونزی زندگی می کند.

کبک بامبوی چینی

کبک-چینینام علمی آن Bambusicola thoracicus است. این گونه در سال 1815م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. این گونه جثه ای کوچک دارد و خاستگاه آن شرق سرزمین چین و تایوان است و اخیراً با موفقیت وارد ژاپن شده است. این گونه به همراه گونه «کبک بامبوی کوهستان» جزو جنس «بامبوسیکولا» می باشد. کبک بامبوی چینی از سایر گونه های کبک کوچک تر است و پرنده نر کمی بزرگ تر از پرنده ماده می باشد. سینه و پشت پرنده به رنگ سیاه و بلوطی و کرمی رنگ است و لکه های سیاهی بر روی بال ها دارد. صورت و گلوی پرنده به رنگ قهوه ای بوده و بالای چشم ها به رنگ خاکستری است. این گونه در جنگل های گرم و مرطوب و در اطراف چمنزارها زندگی می کند و بر خلاف نامش ارتباطی به بامبو ندارد. این گونه تا مدت ها در سرزمین چین نگهداری می شد تا این که عاقبت در سال 1919م به کشور ژاپن راه یافت و بعد از آن وارد جزایر هاوایی شد. نسل این گونه کبک در جزیره هنگ کنگ کاملاً منقرض شد و تلاش های انجام شده در راستای احیای مجدد آن در جزیره نتیجه زیادی در بر نداشته است.

کبک فری جینوس

نام علمی آن Caloperdix oculeus است. این گونه در سال 1815م توسط جانور شناسی هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. این گونه جزو جنس کالوپردیکس است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کشورهای اندونزی، مالزی، میانمار و تایلند زندگی می کند. این گونه در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک سر زرشکی

نام علمی آن Haematortyx sanguiniceps است. این گونه در سال 1879م توسط جانور شناس انگلیسی «ریچارد شارپ» شناسایی گردید. این گونه در جنگل های استوایی و نیمه استوایی مالزی و اندونزی زندگی می کند.

کبک بامبوی کوهستان

نام علمی آن Bambusicola fytchii است. این گونه در سال 1871م توسط جانور شناس انگلیسی «جان اندرسون» شناسایی گردید. این گونه در کشورهای بنگلادش، چین، هند، میانمار، تایلند و ویتنام وجود دارد.

کبک دری

کبک-درینام علمی آن Tetraogallus caspius است. خاستگاه آن شرق ترکیه، ارمنستان، افغانستان و منطقه وسیعی از دامنه های سلسله جبال البرز در شمال ایران است. جثه ای بزرگ به رنگ خاکستری نخودی دارد. پرهای پروازش سفید رنگ است و غالباً در مناطق بسیار مرتفع کوهستانی که ارتفاع آن در حدود 1800 تا 3000 متر است، زندگی می کند. اندازه بدن پرنده نر 58 سانتیمتر و پرنده ماده 55 سانتیمتر است. رنگ شکم تیره و در انتها قرمز کمرنگ به نظر می آید. در پهلوها رگه های طولی پهن به رنگ دارچینی دیده می شود که لابه لای آن ها خاکستری است. دو سوم طول شاه پرهای نخستین و ثانوی بال از سمت قاعده سفید رنگ است که هنگام پرواز در زیر بال به صورت نوار پهن و مشخصی دیده می شود. طرح خاص صورتش که شامل نوار چشمی و گلوی سفید، تارک خاکستری و خط خاکستری پررنگ کنار گردن است از فاصله نزدیک قابل مشاهده می­باشد. تفاوت پرنده ماده با نر در این است که در پرنده ماده تضاد نقش و نگار صورت کمتر است ضمناً پرنده ماده کوچک تر، کم رنگ و تاج و گلو نخودی تر است. پرنده نر در پا سیخک یا مهمیز دارد. گونه ای که در جنوب غربی ایران دیده می شود به رنگ خاکستری روشن یا نخودی است. این پرنده بسیار خجالتی و محتاط بوده و نزدیک شدن به آن بسیار دشوار است. از تماشاگر فرار کرده و با احساس خطر بیشتر، به سرعت بالای کوهستان پرواز می کند. به اندازه سایر ماکیان ها اجتماعی نیست و معمولاً جفت جفت دیده می شود.

کبک دری به دو گونه قفقازی (ارمنی) و خزری (مازندرانی) وجود دارد. این پرنده در پرتگاه های با شیب تند، کوهستان های صخره ای و قلل مرتفع با گیاهان اندک و پراکنده، به سر برده و در میان سنگ ها و اغلب در لبه ی صخره های مرتفع آشیانه می سازد. در ایران بومی و نسبتاً فراوان است. در سال های اخیر جمعیت آن به شدت کاهش یافته و شکار آن ممنوع است.

کبک دری از پرندگان بومی ایران است، در گذشته این پرنده بسیار زیبای ایرانی نسبتاً فراوان بوده و اما در حال حاضر این پرنده از گونه هایی است که در معرض خطر انقراض نسل قرار دارد. لذا میتوان جهت جلویری از انقراض و حفظ این پرنده نسبت به تکثیر آن به روش مصنوعی و با دستگاه جوجه کشی اقدام کرد. در قدیم در قره داغ به وفور یافت می شد اما امروزه فقط در ارتفاعات بلند کوه های قوشا داغ، هشتسر و غیره یافت می شود. این پرنده در لابه لای صخره ها لانه ساخته و در هر بار 6 تا 9 تخم می گذارد. رنگ پوسته تخم سبز روشن است.

کبک سه چینی

نام علمی آن Tetraophasis szechenyii است. نام دیگر آن «کبک گلو زرد» است. خاستگاه این کبک منطقه «سی چوان» و «کانزی» در کشور چین است و در کشور هندوستان نیز وجود دارد و در مناطق کوهستانی و دامنه های صخره ای زندگی می کند. 

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰



پوشش بدن اردک ها در روزهای بدو تولد از کرک بوده که عایق حرارتی خوبی برایش فراهم می کند . زمانی که این کرک ها با روغن ناشی از پرها پوشیده شود نسبت به آب مقاوم می شود بنابراین پرنده قادر است بلافاصله بعد از خروج از تخم شنا کند . طبق این تعریف می توان شرایطی را مهیا نمود تا جوجه اردک های پرورشی بلافاصله پس از خروج از دستگاه جوجه کشی وارد محیطی شوند که دسترسی به آب برایشان مقدور باشد. کرک ها تا 100 روزگی به سرعت رشد کرده و در اقلیم های معتدل بدون وجود مادر ، عایق خوبی را برای زنده ماندن اردک های جوان ایجاد می کنند .

از 14 روزگی ساختار پوشش بدن اردک ها تغییر کرده و رشته ای می شوند و تا 30 روزگی رشد کرک های تازه کامل شده و به صورت دسته ای عایق حرارتی خوبی را برای پرندگان در حال رشد جهت حفظ دمای بدن در شرایط محیطی سرد ایجاد می کنند .

رشد پرهای ناحیه سینه از 14 روزگی شروع شده و تا 35 روزگی کامل می شود . رشد پرهای قسمت پشت بلافاصله بعد از 30 روزگی شروع و پوشش پری پشت و پهلو در 60 – 50 روزگی کامل می گردد . پرهای اولیه و ثانویه پروازی از 24 روزگی قابل اندازه گیری هستند و تا سن بلوغ در سن 56 روزگی به سرعت رشد می کنند . این سن مصادف با سن پردرآوری اردک کله سبز وحشی جوان است .

در 54 روزگی پرهای تازه درآمده سینه جایگزین پرهای قبلی می شوند . این پر ریزی ، گاها به عنوان پر ثانویه تلقی می شود که از قسمت فوقانی گردن شروع شده و فولیکول های پر در حال تکامل سریع ظاهر شده و اغلب این حالت را به نام پرهای سوزنی توصیف می کنند . کندن این پرها در هنگام پرکنی دشوار است و ظاهر پرندگان کشتار شده را تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین تا پرریزی کامل در سن 70 روزگی ، زمان مناسبی بری ارائه پرنده به بازار نیست.

پر-اردکپرهای اردک به خصوص کرک ها جزو محصولات جانبی ارزشمندی هستند که جهت عایق بندی لباس ها و لحاف و پر کردن متکا در صنعت مبلمان گران قیمت استفاده می شود . پرها و کرک های بازیابی شده بعد از پرکنی ، شسته و خشک شده و توسط تجهیزات مخصوص از هم جدا می شوند . وزن پرها و کرک های شسته و خشک شده حدود 5/3 درصد وزن بدن اردک است .

نحوه و محیط پرورش اردک نیز می تواند رشد و کیفیت پرها و کرک ها را تحت تاثیر قرار دهند زیرا رشته کرک ها ( فلامینت ها : رشته های ظریفی که رشد کرده و دسته های کرکی را می سازند ) خیس و کثیف شده و به هم می چسبند و این مساله کیفیت را که توسط واژه هایی از قبیل قدرت پرکنی ، اندازه دسته های کرک و ارزش اقتصادی اندازه گیری می شوند را به طور قابل توجهی کاهش می دهد . فراهم ساختن گرمای کافی در طول دوره پرورش و جوجه کشی اردک جهت ایجاد محیط راحت و به دور از ادحام و تجمع جوجه ها و بستر تمیز و هوای تازه از اهمیت ویژه ای برخوردار است . اختصاص 2/00 مترمربع فضا به ازای هر قطعه پرنده برای رشد و تکامل پرها و کرک ها ضروری است که مانع از کثیف شدن پرندگان به دلیل تجمع ، هنگام استراحت و انتقال به کشتارگاه می شود .

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


کبک برفی

نام علمی آن Lerwa lerwa است. این گونه برای اولین بار در سال 1833م توسط طبیعی دان انگلیسی «برایان هوگسون» شناسایی  گردید. این گونه به طور وسیع در مناطق مرتفع کوه­های هیمالیا در هندوستان و نیز در کشورهای پاکستان، نپال و چین پراکنده شده است. این گونه تنها گونه جنس «لروا» می باشد. پرنده نر و پرنده ماده از لحاظ رنگ آمیزی پرها شبیه هم می باشند اما نرها در بالای پنجه های پا یک مهمیز دارند که این امر آن ها را از پرنده ماده متمایز می سازد. پرهای پشت آن به رنگ بلوطی و پرهای ناحیه شکم به رنگ قهوه ای با خطوط سفید و منقار و پاهای آن به رنگ سرخ روشن است و پرهای دم نیز به رنگ بلوطی با نقاط سفید می باشد و برخی از آن ها تاج کوچکی نیز بر روی سر دارند. طول بدن پرنده بالغ 38-40 سانتیمتر و وزن پرنده ماده 450-580 گرم و وزن پرنده نر 550-700 گرم می باشد. جوجه های کبک برفی شبیه جوجه قرقاول خونی می باشد.


کبک عربی

نام علمی آن Alectoris melanocephala است. این گونه در سال 1853م توسط طبیعی دان آلمانی «ادوارد روپیل» شناسایی  گردید. خاستگاه آن عمان، عربستان سعودی و یمن است و اخیراً این گونه از کشور عمان به کشور پاکستان برده شده است.


کبک پرزیوالسکی

کبک پریزواسکینام دیگر آن «کبک طوقی نارنجی» است و نام علمی آن Alectoris magna است. این گونه در سال 1876م توسط جغرافی دان  روسی «نیکولای پرزیوالسکی» شناسایی گردید. پراکنش جغرافیایی این کبک در شرق تبت و غرب چین می باشد. از بزرگترین گونه های کبک است و طول آن به 38 تا 39 سانتیمتر می رسد. نر و ماده شبیه به هم هستند. معمولاً شبیه کبک چوکار بوده ولی قدری تنومندتر و سرپاتر است. دور گردن دو یقه با پرهای سیاه دارد. قسمت پایین بدن قهوه ای و روی پهلوها نوارهای ظریفی دارد.


کبک کوهی

نام علمی آن Alectoris graeca است. این گونه در سال 1804م توسط دانشمند آلمانی «کارل منسیر» شناسایی گردید. این گونه در  محدوده وسیعی از جنوب غرب آسیا تا جنوب شرق اروپا پراکنده است و بیشتر در مناطق خشک و زمین های باز و گاهی اوقات نیز در مناطق مرتفع و کوهستانی دیده می شود. لانه های خود را بر روی زمین و در شکاف های مختلف می سازد و هر بار 5-8 تخم می گذارد. پرهای سر و سینه و پشت آن به رنگ خاکستری است و بالهای آن راه راه و پاهای آن سرخ رنگ است. در هنگام احساس خطر ترجیح می دهد که بدود ولی در حالت ضروری می تواند مسافت کوتاهی پرواز کند. این گونه تا حدودی شبیه کبک چوکار است اما رنگ آن تیره تر می باشد.


کبک چوکار

کبک چوکارنام دیگر آن «کبک چوکار هندی» بوده و نام علمی آن Alectoris chukar است. در لهجه های مختلف فارسی به آن خاسه، کو، زرج، ژرژ، کو و کوک می گویند (مکری 1361). این گونه در سال 1821م توسط طبیعی دان آمریکایی «توماس هورسفیلد» شناسایی گردید. خاستگاه آن کشور هندوستان و پاکستان بوده و در پاکستان به عنوان پرنده ملی شناخته می شود. این گونه و زیر گونه های مربوطه در محل های شیبدار سنگریزه ای و دره های خشک و گاهی مزارع و تاکستان ها زندگی می کنند. نر و ماده شبیه به هم و نسبت به گونه های دیگر چاق تر و درشت ترند. رنگ کبک چوکار از پشت گردن تا قسمتهای پایین بدن خاکستری می باشند و سرشانه ها آبی کم رنگ با حاشیه قرمز متمایل به قهوه ای است. فاصله دور چشم و منقار و گونه ها به رنگ زرد کم رنگ است. زیر گلو، گردن و قسمت سر به رنگ زرد نخودی است. خال های تیره رنگی در قسمت بالای گردن دیده می شود. سینه خاکستری و پهلو سفید است 9 تا 10 خط تیره در دو پهلو دارد. منقار قرمز کم رنگ و ساق پای قرمز پررنگ و عنبیه قهوه ای رنگ چشم از ویژگی های این کبک می باشد. ماده ها از نظر اندازه از نر کوچکتر بوده و کمی هم کمرنگ تر هستند و بر بالای پنجه ها مهمیز ندارند. طول بدن پرنده 32-35 سانتیمتر است. طول بالها 55 تا 60 سانتیمتر است. در شرایط طبیعی وزن کبک نر بالغ 510 تا 800 گرم و وزن کبک ماده 450 تا 680 گرم می باشد.

کبک های چوکار معمولاً جفت جفت یا به صورت دسته های کوچکی دیده می شوند، ولی گاهی در زمستان گله های بزرگی تشکیل می دهند. هنگام احساس خطر کمتر پرواز می کند و بیشتر به سمت سربالایی کوهستان می دوند. در بهار و تابستان پرنده ای پر سروصدا است. در طبیعت همیشه در دامنه ها و شیب های کوهستانی باز و سنگلاخ یافت می شود و در میان بوته های کوتاه بین صخره ها آشیانه می سازد و معمولاً در نواحی پر درخت دیده نمی شود. کبک چوکار پراکندگی زیادی در ایران دارد و بیشتر کبک های وحشی ایرانی از گونه کبک چوکار می باشند. این گونه مناسب برای پرورش مصنوعی و می توان تخم پرنده را در دستگاه جوجه کشی پرورش داد .


کبک فیلبی

نام علمی آن Alectoris philbyi است. این گونه در سال 1934م توسط جراح و شرق شناس انگلیسی «پرسی لاو» شناسایی گردید. این گونه به نام قدیس انگلیسی «سنت جان فیلبی» نامیده شده است. توزیع جغرافیایی آن در جنوب غربی عربستان و یمن در ارتفاع بالای 1000 پایی است. اندازه این کبک گاهی به 388 سانتیمتر می رسد. نر و ماده شبیه به هم هستند. قسمت های بالای بدن و سینه به رنگ سیاه و سفید و شاه بلوطی است. رنگ پرهای بالای چشم مایل به سبز و پرهای روی پهلو به رنگ سیاه و سفید و شاه بلوطی است. زیر گلو و گونه ها به رنگ سیاه بوده و نقاط زرد و سبز روی قسمت چینه دان وجود دارد. منقار پاها و حلقه های اطراف چشم به رنگ قرمز تیره است.


کبک بربری

کبک بربرینام علمی آن Alectoris barbara است. این گونه در سال 1791م توسط بیولوژیست فرانسوی «پیر جوزف بوناتری» شناسایی گردید. این نوع کبک ها در تپه های سنگی و بوته زارها تا ارتفاع 100000 پایی زندگی می کنند. خاستگاه اصلی این کبک در شمال آفریقا و در تنگه جبل طارق و جزایر قناری بوده و از همان جا به پرتغال برده شده است. این کبک در «ساردینا» نیز دیده شده است. این پرنده 33-36 سانتیمتر طول دارد. تاج، پشت گردن سیاه با نقاط سفید است. قسمت های فوقانی بدن خاکستری و قرمز، سرشانه ها آبی مایل به خاکستری است. فاصله دو چشم و منقار طویل، گونه ها و زیر گلو خاکستری کم رنگ و نوار اطراف چشم به رنگ شاه بلوطی و از پرهای نارنجی زرد فام بسیار کم رنگ پوشیده شده است. نرها کمی از ماده ها بزرگترند. چشم ها قهوه ای روشن یا قهوه ای تیره و منقار به رنگ قرمز نارنجی یا قرمز پررنگ بوده ساق پاها قرمز تیره می باشد. در بیشه  زارها لانه می سازد و در لانه خود 6-8 تخم می گذارد و بر روی دانه و حشرات تغذیه می کند. این کبک تا حدودی شبیه کبک پا قرمز است و فقط از لحاظ سر و گردن اندکی با آن متفاوت است. و بر روی دانه و حشرات تغذیه می کند. این کبک تا حدودی شبیه کبک پا قرمز است و فقط از لحاظ سر و گردن اندکی با آن متفاوت است.

 

کبک سی سی

نام علمی آن Ammoperdix griseogularis است. این گونه در سال 1843م توسط طبیعی دان آلمانی «جان فردریک وان برانت» شناسایی  گردید. خاستگاه این گونه جنوب شرق ترکیه، ایران، سوریه و شرق عراق و پاکستان است و شباهت هایی به کبک شنی دارد که این کبک در مصر و کشورهای عربی وجود دارد. اندازه آن 22-25 سانتی متر است. این گونه در مناطق خشک و دشت های باز و در برخی موارد نادر در مناطق کوهستانی دیده می شود. رنگ پرها خاکستری روشن تا قهوه ای روشن بوده و رنگ منقار سرخ و سر و گردن خاکستری و ابروها به رنگ مشکی بوده و در پس چشم ها لکه ای سفید دارد. بالها مخطط بوده و به رنگ سفید و قهوه ای است و پاها به رنگ زرد است. کبک ماده نیز کاملاً شبیه کبک نر بوده و رنگ آن روشن تر است. این کبک نیز همانند سایر گونه ها قادر است که مسافت های کوتاه را پرواز نماید و ترجیح می دهد که مسافت های کوتاه را بدود.

 

 

کبک پا قرمز

کبک-پا-قرمزنام دیگر آن «کبک فرانسوی» و نام علمی آن Alectoris rufa است. این گونه در سال 1758م توسط طبیعی دان مشهور سوئدی «کارل لینه» شناسایی گردید. خاستگاه طبیعی آن غرب اروپا در فرانسه و ایبری است و در دشت های باز جزیره انگلیس و ولزز دیده شده است و به عنوان پرنده شکار شونده توسط شکارچیان انگلیسی صید می گردد و در شمال لانگشایر و شرق یورگشایر نیز دیده می شود. در جنوب شرق اروپا کبک دیگری به نام «کبک کوهی» که خیلی به کبک پا قرمز شبیه است جای آن را گرفته است. از لحاظ ظاهری رنگ پر و بال پرنده قهوه ای روشن در ناحیه سر، پس سر و پشت تا انتهای دم است. بالها مخطط و رنگ نوک و پاها قرمز است ضمناً در اطراف چشم حلقه ای به رنگ قرمز دارد. پرنده در دشت های باز لانه و تخم گذاری می کند.

 

کبک شنی

نام علمی آن Ammoperdix heyi است. این گونه در سال 1825م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. خاستگاه آن مصر، شرق فلسطین و جنوب شبه جزیره عرب است و این گونه شباهتهایی با کبک سی سی دارد. اندازه آن 22-255 سانتیمتر است و در زمین های خشک و دشت های باز و گاهی نیز در مناطق کوهستانی دیده می شود. لانه های خود را بر روی زمین می سازد و در هر لانه 5-7 تخم می گذارد. رنگ بدن آن قهوه ای روشن بوده و همانند کبک شنی، در پس چشم ها یک لکه سفید دارد. بال ها مخطط و به رنگ قهوه ای و سفید است و رنگ منقار سرخ متمایل به زرد و رنگ پاها زرد است.


کبک منقار بلند

کبک-منقاربلندنام علمی آن Rhizothera longirostris است. این گونه در سال 1815م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. خاستگاه  این گونه شبه جزیره مالاوی، جزیره سوماترا و کشور برونئی است و در جنگل ها و دشت ها و کوهستان های استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند. این گونه دو زیرگونه به نام های «R. l. longirostris» و «R. l. dulitensis» دارد که زیرگونه اخیر به نام «کبک دولیت» نیز شناخته می شود و در کوهستان های مرکزی کشور برونئی زندگی می کند. کبک منقار بلند جزو گونه های در معرض انقراض به شمار می رود. رنگ بدن آن خاکستری بوده و در ناحیه پشت و زیر شکم به رنگ قهوه ای است. منقاری سرخ و بلند دارد و در کنار چشم خطی به رنگ سیاه دارد. بال ها مخطط و به رنگ سفید و سیاه است. پاها به رنگ سرخ است.


کبک خاکستری

کبک-خاکسترینام دیگر آن «کبک انگلیسی»، «کبک مجاری» و «کبک هون» بوده و نام علمی آن Perdix perdix است. برخی افراد در زبان فارسی به آن «کبک چیل» می گویند. این گونه در سال 17588م توسط طبیعی دان مشهور سوئدی «کارل لینه» شناسایی گردید. این پرنده 28-32 سانتیمتر طول و بین 300 تا 400 گرم وزن دارد. از تیهو اندکی بزرگ تر اما از کبک و دراج کوچکتر است. در گروه­های 15 الی 20 تایی زندگی می کند به واسطه پیشانی و گلوی نارنجی بلوطی، سینه خاکستری و لکه نعل مانندش به رنگ قهوه ای تیره در زیر تنه و نیز نوارهای پهن بلوطی عرضی در پهلوها به آسانی شناخته می شود. نر و ماده هم شکل اند و در پرواز خال های قهوه ای خاکستری رنگی روی بالها و زیر تنه اش دیده می شود که در تضاد با رنگ خاکستری گلو و چارچوب بلوطی سر قرار دارد. پرهای بیرونی دم، نارنجی قهوه ای است. هنگام راه رفتن قوز کرده و به محض احساس خطر فوراً خود را جمع کرده و در حالی که سرش را بالا گرفته و آماده پرواز است به سرعت می دود. این پرنده در کشتزارها، چراگاه ها، حاشیه تالاب ها، تپه های شنی و اراضی بایر به سر برده و در نقاط کاملاً پنهان روی زمین و زیر بوته ها و در نقاطی کاملاً مخفی مانند پای پرچین ها و در مزارع گندم و ذرت و امثال آن، آشیانه می سازد. در ایران بومی است اما جمعیت آن ها اندک است و در معرض خطر انقراض قرار دارد و تا به امروز حرکتی در جهت حمایت از این گونه زیبا و نادر انجام نگرفته است. در ارسباران بیشتر در باغ ها و گاهی نیز در کوهپایه ها دیده می شود.

در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم این نژاد توسط اروپاییان به نقاط مختلف اروپا و همچنین آمریکای شمالی به منظور شرکت در برنامه های تفریحی شکار کبک ارسال شد. در اروپا این گونه در معرض خطر نیست ولی تعداد آن در مناطق زراعی انگلستان رو به کاهش است و علت آن از بین رفتن محیط های طبیعی زیست پرنده و کاهش مواد غذایی مورد نیاز آن می باشد، به همین علت بنا به برخی اطلاعات وارده در طی بیست و پنج سال اخیر تعداد آنان در انگلستان 85% کاهش داشته است، از این رو دولت انگلستان با کمک برخی از سازمان های غیر دولتی حمایت از حیوانات اقداماتی را در راستای تکثیر پرنده انجام داده است.


کبک دیوریان

کبک-دیوریاننام علمی آن Perdix daurica است و «دیوریا» نام منطقه ای در نزدیکی دریاچه بایکار در کشور روسیه است. این گونه در سال 1811م توسط  جانورشناس آلمانی «پیتر سیمون پالاس» شناسایی گردید. این کبک در زمین­های زراعی نواحی وسیعی از شرق آسیا از شرق کشور قرقیزستان تا چین و مغولستان پراکنده است. این گونه غیر مهاجر بوده و در فصل تولیدمثل به صورت گله ای زندگی می کند و شباهت های زیادی با کبک خاکستری دارد. این گونه جزو گونه های در معرض خطر قرار ندارد. پرهای سر و پشت پرنده به رنگ قهوه ای تیره با رگه های سفید و سینه به رنگ قهوه ای مسی با لکه قهوه ای تیره در ناحیه شکم، و زیر شکم و دمگاه به رنگ زرد روشن است.


کبک تبتی

نام علمی آن Perdix hodgsoniae است. این گونه در سال 1857م توسط طبیعی دان انگلیسی «بریان هوگتون هودسون» شناسایی گردید. این گونه به طور وسیعی در دشت های تبت و در ارتفاعات آن سرزمین زندگی می کند و در فصل تولیدمثل به صورت گله ای دیده می شود و در سایر فصول نیز به صورت پراکنده در زمین های زراعی مشاهده می شوند. هر دو پرنده نر و ماده فاقد برآمدگی بالای پنجه یا مهمیز هستند. اندازه بدن آن ها 28-31 سانتیمتر است. پرهای سر و گردن و زیر گلو به رنگ بلوطی بوده و ابروی آن سفید و در زیر چشم لکه ای سیاه دارد و پشت و پهلوی پرنده ب رنگ خاکستری با رگه های سفید و پرهای سینه به رنگ تیره با رگه های سفید و شکم و زیر شکم و دمگاه به رنگ سفید است. نر و ماده از لحاظ حجم و اندازه شبیه هم هستند و فقط پرهای ماده کمرنگ تر از پرهای پرنده نر است.


کبک ماداگاسکار

کبک-ماداگاسکارنام علمی آن Margaroperdix madagascariensis است. این گونه در سال 1786م توسط طبیعی دان ایتالیایی «جیوانی آنتونی اسکوپولی» شناسایی گردید. خاستگاه  آن جنگل ها و مناطق کوهستانی استوایی و نیمه استوایی در جزیره ماداگاسکار در آفریقا است. پرهای سر و گلو به رنگ تیره است که در بالای چشم و زیر چشم یک خط سفید دارد. پشت پرنده تا ناحیه دم به رنگ قهوه ای با رگه های سفید است. در ناحیه گردن و پیش سینه پرهای آن به رنگ خاکستری است و شکم و زیر شکم قهوه ای تیره با لکه های سفید است.

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


شایع ترین بیماریهای کبک


کوکسیدیوز

عامل بیماری یک انگل تک سلولی است که نسبت به بسیاری از ضد عفونی کننده ها مقاوم است. این بیماری شایع ترین علت مرگ و میر جوجه ها در هفته ای اول زندگی است. از علل بروز این بیماری در گله های پرورش کبک رطوبت زیاد بستر را میتوان برشمرد. برای مقابله با بیماری افزایش تهویه یا افزایش قطر بستر و تشخیص سریع و به هنگام بیماری بسیار مهم است.

انگل کوکسیدیوز در کبک بیشتر روده کور و باریک پرنده را مورد حمله قرار می دهد. بعد از ابتلا کبک به انکل معمولا اولین علامت اسهل است. اسهال پرنده ممکن است حاوی خون و یا لخته های خونی نیز باشد. بعد از اسهال شدن پرنده, کم آبی بدن، ژولیدگی پرها، کم خونی، بی حالی و ضعف نمایان می شود.

برای پیشگیری از کوکسیدیوز در گله علاوه بر رعایت اصول بهداشتی استفاده از داروهای ضد کوکسیدیوز نیز توصیه شده است که با مشورت دامپزشک می توان در جیره غذایی کبک استفاده نمود.

مایکوپلاسما

مایکوپلاسما عامل بروز یک بیماری تنفسی است که توانایی انتقال از طریق تخم را دارد. چنانچه گله مولد به این بیماری مبتلا شود سبب تلفات بالا در جوجه های حاصل می شود و می بایست گله مولد را حذف نمود. داروی تایلوزین تا حدودی میزان مرگ و میر را کاهش می دهد.

نیوکاسل

بیماری نیوکاسل بیماری ویروسی است که معمولاً در فصول سرد سال دیده می شود. تجهیزات سالن، کامیون های حمل کود و دان، پرندگان کشتاری، قفس، خوراک آلوده می توانند مهم ترین انتقال دهنده های ویروس نیوکاسل باشند.

نیوکاسل معمولا سه نوع علامت گوارشی، تنفسی و عصبی دارد. نوع گوارشی نیوکاسل همراه با اسهال سبز رنگ است. نوع تنفسی بیماری نیوکاسل، تنفس بیماری نیوکاسل، تنفس با دهان باز انجام می شود. نوع عصبی بیماری نیوکاسل، کج شدن و لرزش سر و گردن را به همراه دارد.

از ورود پرندگانی مانند گنجشک، کبوتر و مرغ که می توانند حامل ویروس نیوکاسل باشند به مجموعه خود خودداری کنید.

جوجه های کبک بیشترین حسایت به بیماری ها را دارند. علایم بیماری در جوجه هایی که به شکل تنفسی به ویروس نیوکاسل آلوده شده اند عبارت اند از : خس خس کردن، سرفه، عطسه و ناله. در  این حالت جوجه ها خیلی کم اشتها می شوند ولی آب زیادی مصرف می کنند.

در صورت شدید بودن بیماری به مرور علائم عصبی دیده می شود. علائم عصبی نیوکاسل در کبک عبارت اند از : لرزش سر و گردن, عقب رفتن، فشا ردادن نوک به زمین در حالت خوابیده و یا ایستاده، پیچش گردن و دور خود چرخیدن و افتادن.

درمان بیماری نیوکاسل پر هزینه و اغلب غیر ممکن است و معمولاً باعث تلفات زیاد در گله می شود. اکثر ضد عفونی کننده ها و حرارت و نور آفتاب ویروس نیوکاسل را غیر فعال می کنند.

بهترین و مطمئن ترین روش پیشگیری از نیوکاسل استفاده از واکسن است. واکسن نیوکاسل در چند نوبت به صورت قطره چشمی، آشامیدنی، اسپری و عضلانی استفاده می شود که برای زمان استفاده و نوع روش مصرف باید با دامپزشکان منطقه مشورت کرد.

امروزه برای جلوگیری از بروز بیماری ویروسی نیوکاسل از دو نوع واکسن B1 و لاسوتا در مراکز پرورش کبک استفاده می شود. واکسن B1 در سن یک هفتگی از طریق آب آشامیدنی خورانده می شود. واکسن لاسوتا در سن 30 روزگی داده می شود و پس از آن نیز به صورت ماهیانه تکرار می شود.

آسیت

در زمانی که بدن کبک با کمبود اکسیژن مواجه می شود علائم آسیت دیده می شود. در زمان بروز آسیت، قلب بزرگ شده و جریان خون در ریه ها زیاد می شود. از علائم آسیت، جمع شدن خون و آب در حفره شکمی و بزرگ شدن شکم است. درمان آسیت کاری دشوار و پر هزینه است و در برخی موارد امکان پذیر نیست. بهترین روش پیشگیری از آسیت تامین اکسیژن کافی برای گله از طریق سیستم تهویه مدیریت تغذیه است.

تیفوئید

عامل بیماری سالمونلاگالیناروم است. آلودگی آب و خوراک مهم ترین را شیوع این بیماری در گله کبک است. این بیماری بیشتر در پرندگان بالغ و در برخی موارد در جوجه های بیش از سک ماه سن دیده می شود. علائم بالینی تیفوئید عبارت اند از : تب شدید، تشنگی فراوان، بی حالی, بی اشتهایی و اسهال سفید مایل به خاکستری بارگه سبز رنگ

در کالبد شکایی، کبد نرم، بزرگ و پر خون و کیسه صفرا بزرگ است. طحال هم بزرگ می شود. بر روی کبد خال های کوچک و سفید دیده می شود.

رعایت شرایط بهداشتی و قرنطینه ای مهم ترین راه پیشگیری از بیماری است. برای درمان بیماری با تشخیص دامپزشک و آزمایشگاه معمولاً از ترکیبات فورازولیدن، کلرامفنیکل و تتراسایکلین استفاده می شود.

بیماری مزمن دستگاه تنفسی(CRD)

باکتری عامل ایجاد کننده بیماری در سلولهای پوششی مخاط بینی و نای پرنده جایگزین شده و سپس به شش ها و کیسه های هوایی پرنده نفوذ کرده و باعث بیماری دستگاه تنفسی می شود.

عواملی از قبیل تهویه نامناسب، وجود گرد و غبار در سالن و تراکم زیاد پرنده در واحد سطح نیز سبب افزایش شدت بیماری می شود. این بیماری به راحتی از طریق تخم به جوجه منتقل می شود.

علائم اولیه بیماری عبارت اند از : عطسه، سرفه های مرطوب، گرفتگی بینی و تنفس با دهان باز. سپس سبب تورم یک یا هر دو چشم می شود که به تدریج چرکی شده و بر سینوس های پرنده اثر می گذارد. برای تشخیص دقیق بیماری باید نمونه ای به آزمایشگاه ارسال شود.

کوریزای عفونی (کله بادی)

بیماری کوریزا بیشتر در پاییز و زمستان دیده می شود. دوره بیماری حدود 14-6 روز است. در صورتی که با سایر بیماری های تنفسی همراه شود معمولاً تلفات زیادی به جا خواهد گذاشت.

در این بیماری مجاری بینی و سینوس ها درگیر می شوند و ترشحات سروزی و موکوسی در اطراف بینی جمع می شود و گاهی ترشحات به قدری زیاد است که به صورت دلمه زرد رنگ در اطراف بینی جمع می شود. در برخی مواقع مانع ورود هوا به ریه می شود. پرنده برای رفع این مشکل مرتباً منقار خود را با انگشتان پا می خاراند و سر را تکان می دهد.

تورم صورت وچشم گاهی در یک طرف و گاهی در هر دو طرف دیده می شود. عفونت گاهی وارد دستگاه تنفسی شده و باعث ایجاد صدای خس خس می شود.

در موقع بروز بیماری علاوه بر معالجه و رعایت اصول بهداشتی باید از گله مراقبت ویژه به عمل آورد. می توان با تهویه مناسب و ایجاد محیط تمیز و آرام، سیر بیماری را کوتاهتر کرد.

آنفولانزا (طاعون مرغی)

عامل بیماری آنفولانزا نوعی ویروس است که از طریق ترشحات و مدفوع پرنده آلوده به سرعت در محیط منتشر می شود. از علائم عمومی آنفولانزا در کبک، کم تحرکی، افسردگی، بی اشتهایی، لاغری و کاهش تخم گذاری است. در حالت شدید بیماری علائمی از قبیل سرفه، عطسه، افزایش ترشح اشک، پرهای ژولیده و خشن، تورم سر و صورت، اختلال در اعصاب و اسهال دیده می شود.

در حال حاضر هیچ درمانی اختصاصی و کاربردی برای آنفولانزای پرندگان وجود نداد. بهترین روش پیشگیری از آنفولانزا، فراهم کردن شرایط قرنطینه ای دقیق است.

اسهال سفید جوجه ها (پولوروم)

عامل بیماری میکروبی بنام سالمونلا پولوروم است که از راه دستگاه گوارش وارد بدن پرنده می شود. عامل بیماری به راحتی از مولدان تخم گذار به جوجه منتقل می شود.

علائم اسهال سفید عبارت اند از : کسالت، بی حالی، نفس نفس زدن، ژولیدگی پرها و اسهال سفید رنگی که همراه رگه های سبز در اطراف مقعد جوجه سبب چسبندگی کرک ها و پرهای ریز می شود.

رعایت اصول بهداشتی سالن پرورش، سالن مولدان و دستگاه جوجه کشی از مهمترین راه های پیشگیری از سالمونلا است درمان بیماری نیز به سختی انجام می شود ولی از لحاظ اقتصادی به صرفه  نیست.

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


ستر :

محلی که تخم بلدرچین ها آماده جوجه کشی درون شانه های مخصوص خود در آن قرار گرفته و تا 72 ساعت قبل از خروج جوجه ها با شرایط دمای 37.7 و رطوبت 60% در آن قراردارند، ستر نام دارد.

دما :

بهترین دما برای جوجه‌کشی بلدرچین به طور متوسط معادل 37.8-37.2 درجه می‌باشد. کاهش دما منجر به دیرتر خارج شدن جوجه‌ها از تخم‌  بلدرچین می‌شود و افزایش آن منجر به زودتر خارج شدن جوجه‌ها از تخم‌ بلدرچین می‌گردد. درجه حرارت مناسب درماشین های مختلف تا حدودی متفاوت می‌باشد. البته گاهی اوقات حساسیت بالای سنسورها چند دهم بالاتر و یا پایین تر نمایش می دهند که طبیعی می باشد.

 رطوبت:

از عوامل اصلی جوجه کشی بوده به طوری که کاهش یا افزایش بیش از حد آن مشکلاتی را در روند جوجه درآوری تولید می کند. در دستگاه جوجه کشی رطوبت به طرق مختلف (ظرف آب درونی، رطوبت سرد و یا اسپری ریز قطرات آب) تامین میشود. نحوه تامین رطوبت براساس  ابعاد و تهویه دستگاه توسط کارخانه سازنده مشخص میگردد، ولی کاربر براساس شرایط محیطی و تجربه می تواند منابع دیگر تامین رطوبت را به دستگاه خود اضافه نماید.

 جوجه-کشی-بلدرچین

دمای موجود در ماشین های جوجه‌کشی باعث دی هیدراته شدن (ازدست دادن آب) تخم‌ و تلفات جنین می‌شود. از این رو توجه به رطوبت مناسب از اهمیت بسیاری برخوردار است. از طرفی کاهش رطوبت ماشین جوجه‌کشی منجر به افزایش تبخیر و بزرگ شدن  کیسه‌های هوایی داخل تخم می‌شود. در نتیجه نوک جوجه زود تر به اطاقک هوایی می‌رسد و مشکل جمع نشدن کامل زرده و عفونت کیسه زرده در جوجه بلدرچین ها مشاهده می شود. همچنین افزایش رطوبت نیزمنجر به وسعت دیر بهنگام کیسه هوا شده و جوجه بلدرچین در این زمان قادر به تنفس نخواهند بود.

تهویه:

 طی دوره جوجه‌کشی بلدرچین اکسیژن مورد نیاز جنین توسط منافذ موجود در پوسته تخم‌ بلدرچین تامین می‌شود. دی‌اکسیدکربن نیز از همین منافذ خارج می‌گردد. میزان اکسیژن مورد نیاز جهت رشد جنین حدود21% می‌باشد. به ازای هر1% کاهش میزان اکسیژن 5%میزان جوجه‌دهی کاهش می‌یابد. همچنین عدم خروج دی‌اکسیدکربن و تجمع آن در اطراف تخم‌ ها منجر به کاهش درصد جوجه درآوری می‌شود. در دستگاه های جوجه کشی پرتابل تهویه توسط دریچه های ورود هوای تازه و خروج هوای آلوده و همچنین فن های تخلیه کننده هوا صورت می گیرد. در برخی از دستگاه ها هوای خنک تازه از دریچه های پایینی وارد شده و بعد از ورد به محوطه هیتر و گرم شدن در دستگاه پراکنده می شود همچنین هوای الوده همراه با هوای گرم به سمت بالای دستگاه رفته و از دریچه های تخلیه خارج می شود. تهویه محل استقرار دستگاه امر مهمی در جوجه کشی بلدرچین و سایر طیور می باشد.

چرخش تخم‌ بلدرچین :  

هنگام چیدن تخم بلدرچین ها در دستگاه جوجه کشی انتهای پهن (قسمت کیسه هوایی) رو به بالا و انتهای تیز آن رو به پایین قرار می گیرد . چنانچه این عمل صورت نگیرد سر جوجه در قسمت  باریک قرار می گیرد و جوجه در روز پایانی قادر به تنفس نمی باشد. اگر عمل چرخش به طور منظم انجام نگیرد باعث چسبندگی جوجه بلدرچین به پوسته شده و میزان جوجه درآوری کاهش می یابد. عمل چرخاندن موجبات گرم شدن یکنواخت تخم‌ بلدرچین ها را نیز فراهم می‌کند. این عمل چندین بار در طی روز انجام می‌گیرد. تعداد دفعات چرخش در طی روز حداقل 6-4 بار و در برخی از ماشین های جوجه‌کشی هر 1ساعت یکبار انجام می‌شود .

هچر :

سه روز باقی مانده، یعنی از روز (13 – 17 در بلدرچین) تخم‌بلدرچین ها را در داخل دستگاه هچر (جوجه‌گیر) قرار می‌دهند که دمای آن2/37 درجه و رطوبت آن 75% است .

در دستگاه هچر از سه عامل از عوامل چهارگانه مذکور در ستر مورد توجه می‌باشد  دما، رطوبت، اکسیژن

رطوبت بیشتر در دستگاه هچر به این علت است که بعد از روز 14 جنین تنفس دارد، و دی‌اکسیدکربن و آب ترکیب شده و منجر به شکستگی پوسته‌ها می‌شوند. همچنین جنین در روز 14 مقداری از کلسیم پوسته تخم را برداشت می‌کند 

در طی دوره 17 روزه جوجه‌کشی تخم‌بلدرچین ها 14 روز در ستر و 3 روز در هچر قرار دارند، زمان انتقال تخم‌بلدرچین ها ازستر به هچر به شرایط تخم‌ ها بستگی دارد. در حقیقت زمانیکه 2-1% تخم ها نوک زده شوند زمان انتقال تخم بلدرچین به هچر است

جوجه-کشی-بلدرچین

نکات طلایی در جوجه کشی بلدرچین

- تخم نطفه دار بلدرچین که از مولد های نگهداری شده در قفس بلدرچین تخم گذار تهیه می شود بسیار مناسب تر از تخم های جمع اوری شده از بلدرچین های نگهداری شده در بستر می باشد.

- حداقل هفته ای یکبار به گله مولد مولتی ویتامین محلول در آب داده شود تا آمار هچ بیشتر و جوجه های تولید شده سالم تر باشند.

- دمای محیط نگهداری تخم ها قبل از جوجه کشی بین 16 تا 20 درجه باشد.

- بهترین  مدت زمان نگهداری گله بلدرچین تخمگذار از زمان شروع تخمگذاری 6 الی 9 ماه می باشد.

  • بلدرچین دماوند