دستگاه جوجه کشی خانگی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پرورش کبک» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

جوجه کشی کبک با جمع آوری و یا تهیه تخم نطفه دار کبک آغاز شده و پس از نگهداری در شرایط خاص و ضدعفونی کردن تخم کبک ها را در دستگاه جوجه کشی قرار می دهیم.

دمای نگهداری وانبار تخم های نطفه دار کبک قبل از جوجه کشی ۱۷- ۱۲درجه سانتی گراد و رطوبت ۶۵-۵۵ درصد می باشد.

مدت نگهداری در این شرایط حداکثر ۱۲روز است ولی اگر دما بین ۲۵-۲۰ درجه باشد نباید انبار کردن تخم بیشتر از۷ روز به طول بکشد. این مقدار در جوجه کشی مرغ حداکثر ۱۰ روز می باشد.

به طور کلی در دمای بالای ۲۶ درجه سانتی گراد نطفه شروع به رشد می کند و دمای زیر صفر درجه سانتی گراد به نطفه آسیب جدی می زند.

طول دوره جوجه کشی کبک ۲۴روز است .پس ازقرار دادن تخم کبک در دستگاه جوجه کشی دما ورطوبت تنظیم می گردد که دما ۳۷.۵ و رطوبت۶۰- ۵۵ درصد می باشد .

دستگاه جوجه کشی کبک حداقل باید ۳ بار در روز تخم ها را بچرخاند ولیکن چرخش می تواند تا ۲۴ مرتبه در روز هم اتفاق بیافتد.  در روز۲۱ جوجه کشی کبک تخم ها به هچر منتقل می شوند و چرخش راک ها متوقف می گردد .

دمای جوجه کشی کبک در هچر۳۷-۳۶/۵درجه سانتی گراد و رطوبت جوجه کشی کبک۸۰ -۷۵ درصد می باشد واگر رطوبت هچر به میزان کافی نباشد موجب خشک شدن پوسته داخل تخم شده وجوجه کبک ها به سختی می توانند پوسته داخلی وخارجی را شکسته و از تخم خارج می شوند،و یا گاها خروج ناموفق دارند.

به منظور حذف تخم های جنین مرده و بدون نطفه عمل کندلینگ یا نوربینی تخم کبک صورت می گیرد که این روش در دومرحله یکبار روز۸ جوجه کشی کبک  بار دوم پس از انتقال تخمها از ستر به هچر صورت می گیرد . در جوجه کشی بلدرچین به علت نقوش روی پوسته اکثر تخم بلدرچین ها امکان نوربینی وجود ندارد.

جوجه کشی کبک ۲۴ روز به ظول می انجامد تخم کبک ها روز ۲۴ به جوجه تبدیل می شوند ولی بعضی جوجه ها در روز۲۳و یا ۲۵ هچ  (متولد) می شوند .

کل زمان هچ ۱۲-۲۴ ساعت طول می کشد که در صورت تجاوز از۲۴ ساعت باید تخم ها را مورد بررسی قرار داد وعلت  عدم هچ را جویا شد .

از عوامل تاثیرگذار بر طولانی شدن دوره جوجه کشی کبک به بیش از ۲۴ روز :

الف : بیش از حد معمول بزرگ بودن تخم کبک

ب : دمای دستگاه جوجه کشی در ستر و هچر پایین باشد.

ج : دوره ذخیره تخم ها پیش از جوجه کشی کبک طولانی شده باشد.

د : گله مولد کبک پیر باشد.

و دقیقا برعکس موارد بالا می تواند طول دوره را به ۲۳ روز حتی کاهش دهد. دقت کنید کیفیت جوجه در دو حالت ایده آل پرورش کبک نیست.

هنگامی که جوجه ها از تخم بیرون می آیند باید تا ۱۲ ساعت در دستگاه مانده تا خشک شوند و به این منظور باید تهویه افزایش یابد .

تخم هایی که قبل از دوران جوجه کشی کبک مدت زیادتری نگهداری شده اند احتمالا نسبت به تخم های تازه قابلیت جوجه درآوری پایین تر خواهند داشت. دقت کنید تخم هایی که از زمان تخمگذاری کبک هنوز ۲۴ ساعت کامل را نگذرانده اند به علت اینکه ph آلبومین تخم کبک بالا بوده و کیسه هوایی به اندازه کافی رشد نکرده اند مناسب جوجه کشی نیستند.

کبک

ارزیابی جوجه کشی کبک

برای بررسی ارزیابی دو پارامتر درصد جوجه درآوری و کیفیت جوجه کبک در دوره پرورش کبک سنجیده می شود.

درصد جوجه دهی :

در صورتی که مدیریت نگهداری گله مولد و اصول نگهداری تخم قبل از جوجه کشی کبک مناسب تر باشد درصد زنده ماندن نطفه و نطفه داری روند فزونی می گیرد. همچنین اگر اپراتور کار با دستگاه جوجه کشی به دقت بر روند کار جوجه کشی تسلط داشته باشد و کیفیت دستگاه جوجه کشی کبک مناسب باشد تعداد زیادی از این تخم ها به جوجه کبک تبدیل خواهند شد. و پس از اتمام جوجه کشی عملیات درصد گیری آغاز می شود.

برای بدست آوردن درصد جوجه خارج شده از دستگاه باید توجه داشته باشید تا این درصد بر تعداد تخم اعم از بی نطفه و خراب می تواند محاسبه شود و بر نسبت تعداد خروج جوجه ها از تخم های سالم و نطفه دار هم می تواند محاسبه شود. آن درصدی مهم است که بر نسبت تعداد تخم نطفه دار حساب شده باشند.

برای این کار لازم است تا تخم های جوجه نشده را شکانده و علت جوجه نشدن را بررسی کرد و سپس تخم هایی که جوجه اصلا تشکیل نشده را از تعداد کل کسر کرد و سپس درصد جوجه های بدنیا آمده را محاسبه کرد.

کبک

کیفیت جوجه در طول دوره پرورش کبک

کیفیت جیره کبک مولد و همچنین شرایط دستگاه جوجه کشی در کیفیت جوجه های تولیدی بعد از تولد و تلفات آن در طی دوره پرورش نقش مهمی دارد. چنانچه در فرمول غذایی جوجه ها مواد معدنی و ویتامینی کافی در روزهای اول پس از تولد وجود نداشته باشد در روزهای اول پس از تولد جوجه کبک ها تلفات زیادی خواهند داشت. همچنین شرایط دما و رطوبت دستگاه در وزن جوجه و سرزندگی آن نقش مهمی دارد.

کبک هایی که در قفس کبک مولد یا تخمگذار استاندارد نگهداری می شوند شانس موفقیت بیشتری در جفت گیری و نطفه دارشدن تخم کبک ها دارند . همچنین نگهداری کبک ها در قفس آلوده شدن تخم ها را به کود کبک کاهش می دهد.

کبک

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


کبک سیاه

نام دیگر آن کبک «جنگلی سیاه» نام علمی آن Melanoperdix niger است. این گونه در سال 1829م توسط جانورشناس ایرلندی «نیکولاس ویگورز» شناسایی شد. این گونه یکی از کوچک ترین گونه های کبک است و اندازه آن در حدود 27 سانتی متر است. خاستگاه آن جنگل های استوایی و دشت های مالزی و برونئی و جزیره سوماترا در جنوب شرق آسیا است. این گونه در سنگاپور نیز وجود داشته اما امروزه در آن یافت نمی شود. کبک سیاه در لیست پرندگان در حال انقراض می باشد. کبک مذکور جزو پرندگان «مونو مورفیک» است یعنی رنگ پرهای نر با رنگ پرهای ماده متفاوت است به طوری که پرنده تر پر و بالی مشکی دارد  منقار آن سیاه رنگ است در حالی که پرنده ماده به رنگ بلوطی تیره با گلو و شکمی مایل به سفید می باشد و از لحاظ اندازه کمی پرنده نر کوچک تر است، به همین علت تعیین جنسیت آن به راحتی صورت می گیرد. پرنده ماده معمولاً در هر بار 5 تا 6 تخم می گذارد.

کبک جنگل روبیهو

نام علمی آن Xenoperdix obscurata است. این گونه در سال 2005م توسط دو تن از طبیعی دانان به نام های «ریوری بووی» و «جان فیجسا» شناسایی گردید. خاستگاه آن جنگل روبیهو در کشور تانزانیا است. اندازه آن در حدود 29 سانتیمتر است. پر و بال آن در ناحیه پشت تا دمگاه به رنگ بلوطی بوده و منقار و زیر گلو آن به رنگ سرخ است و سینه و شکم آن به رنگ سفید با لکه های مشکی و پاها زرد رنگ است. در حال حاضر این پرنده جزو پرندگان در حال انقراض به شمار می رود.

کبک شکم بلوطی

کبک-شکم-بلوطینام علمی آن Arborophila javanica است. این گونه در سال 1789م توسط طبیعی دان و گیاه شناس آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. نام های دیگر آن «کبک تپه ای شکم بلوطی» و «کبک تپه ای جاوه» می باشد. کبک کوچکی که اندازه آن در حدود 28 سانتیمتر است. رنگ تاج و پس سر پرنده قهوه ای و پاها قرمز و سینه خاکستری و بالها قهوه ای و رنگ پوست صورت سرخ رنگ و ماسک و گلو و منقار به رنگ سیاه است. شکم به رنگ قهوه ای و در وسط به رنگ سفید است. هر دو جنس نر و ماده به هم شبیه هستند. پرندگان نابالغ دارای صورتی متمایل به سفید بوده و منقار به رنگ قهوه ای سرخ فام است. خاستگاه آن کشور اندونزی است و این گونه در جنگل های کوهستانی شرق و غرب جزیره جاوه پراکنده است و ماده ها معمولاً در فصل تولید مثل چهار تخم می گذارند. این گونه جزو گونه های در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک سی چوان

نام علمی آن Arborophila rufipectus است. این گونه در سال 1932م توسط طبیعی دانی به نام «بولتون» شناسایی گردید. خاستگاه آن فقط کشور چین است و «سی چوان» نام استانی در مرکز چین است. این کبک جزو خانواده فازیانیده می باشد و گونه آن در معرض خطر انقراض است و امروزه دولت چین تلاش هایی برای حفظ نژاد آن انجام داده و این گونه در پارک طبیعی «لاجونشان» که دارای جنگل های کاج و آب و هوایی معتدل دارد حفاظت می شود.

کبک سینه بلوطی

کبک-سینه-بلوطینام علمی آن Arborophila mandellii است. این گونه در سال 1874م توسط شرق شناس انگلیسی «آلن اوکتاویان هوم» شناسایی گردید. خاستگاه آن شرق کوه های هیمالیا و شمال براهماپوترا، بوتان، غرب بنگال ( فقط دارچلینگ) و ایالت های سیکیم و اروناچال پرادش در شمال شرق هندوستان و نپال و جنوب شرق تبت می باشد. این گونه با رنگ سینه بلوطی و رنگ خاکستری شکم مشخص می شود و شبیه کبک سینه قهوه ای است و تنها از لحاظ رنگ سر و سینه با آن اندکی تفاوت دارد. این گونه در معرض خطر است و تعداد کلی آن در حدود ده هزار قطعه برآورد می شود و در اثر تخریب جنگل ها امکان کاهش روزافزون این گونه وجود دارد. در حال حاضر سه منطقه حمایت شده برای حفاظت آن در نظر گرفته شده است که یکی از این مناطق پارک ملی «سینگالیا» در شرق بنگال می باشد.

کبک جنگلی یوزونگوا

نام دیگر آن «کبک یوزونگوا» بوده و نام علمی آن Xenoperdix udzungwensis است. این گونه در سال 1994م توسط طبیعی دانی به نام «جان فیجسا» شناسایی گردید. خاستگاه آن جنگل یوزونگوا در کشور تانزانیا بوده و به علت شباهت به کبک روبیهو، قبلاً زیرگونه ای از آن شمرده می شد ولی امروزه به عنوان گونه مستقل نام برده می شود. پر و بال آن در ناحیه پشت تا دمگاه به رنگ بلوطی تیره بوده و سر و منقار و زیر گلو آن به رنگ سرخ است و سینه و شکم آن به رنگ سفید با لکه های مشکی و پاها زرد رنگ است. اندازه آن 29 سانتیمتر است. هر دو جنس نر و ماده شبیه به هم هستند. در حال حاضر این پرنده جزو پرندگان در حال انقراض به شمار می رود.

کبک تپه ای

نام علمی آن Arborophila torqueola است. این گونه در سال 1826م توسط طبیعی دان فرانسوی «آشیل والانسینس» شناسایی گردید. خاستگاه آن کشورهای بوتان، چین، هندوستان، میانمار، نپال و ویتنام است و در جنگل ها و کوهستان های استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند. پرنده نر اندکی با پرنده ماده تفاوت دارد به طوری که پرنده نر یک خط نارنجی رنگ بر روی سر داشته و و منقار آن به رنگ مشکی است و دور چشم ها قرمز و پشت چشم لکه ای نارنجی رنگ دارد که این مشخصات در پرنده ماده دیده نمی شود ولی رنگ سایر اجزای بدن در هر دو پرنده نر و ماده مشابه است. کبک تپه ای معمولاً به صورت گله های ده تایی دیده می شود. پرنده ماده در هر بار 3 تا 5 تخم می گذارد و به مدت 24 روز بر روی تخم می خوابد.

کبک تپه ای آنام

نام دیگر آن کبک ویتنامی است و نام علمی آن Arborophila merlini است. این گونه در سال 1924م توسط «دلاکور و جابولی» شناسایی گردید. جزو جنس «آربروفیلا» است. برخی این گونه را زیر گونه ای از «کبک سینه صدفی» می دانند. این گونه در جنگل های منطقه آنام در کشور ویتنام زندگی می کند. اندازه بدن آن 29 سانتیمتر است و پرنده ماده کمی کوچکتر از پرنده نر می باشد و وزن پرنده نر در حدود 290 گرم و وزن پرنده ماده در حدود 250 گرم است. این گونه در معرض خطر انقراض قرار دارد و تنها در دو منطقه کوچک در آنام یافت می شود.

کبک طوقی سفید

نام علمی آن Arborophila gingica است. این گونه در سال 1789م توسط طبیعی دان و گیاه شناس آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است. این گونه فقط در کشور چین یافت می شود و در مناطق حفاظت شده در جنگل های نواحی استوایی و نیمه استوایی وجود دارد و جزو گونه های در معرض خطر انقراض می باشند.

کبک تایوان

نام علمی آن Arborophila crudigularis است. این گونه در سال 1864م توسط طبیعی دان انگلیسی «روبرت سوین هو» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و فقط در کشور تایوان وجود دارد و در جنگل های حفاظت شده نگهداری می شود و جزو گونه های در معرض انقراض می باشد.

کبک هاینان

نام علمی آن Arborophila ardens است. این گونه در سال 1892م توسط «ستیان» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و خاستگاه آن جزایر «هاینان» و چین است و در جنگل های حفاظت شده در مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند و جزو نژادهای در معرض انقراض قرار دارد.

کبک گلو قهوه ای

نام علمی آن Arborophila rufogularis است. این گونه در سال 1850م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. در کشورهای بنگلادش، بوتان، چین، هندوستان، لائوس، میانمار، نپال، تایلند و ویتنام دیده می شود. این گونه در جنگل ها و زمین های کم ارتفاع استوایی و نیمه استوایی و همچنین در برخی از جنگل های کوهستانی این مناطق زندگی می کند.

کبک جنگلی کاکلی

نام علمی آن Rollulus rouloul است. این گونه در سال 1786م توسط طبیعی­دان و فیزیک­دان ایتالیایی «جیووانی اسکوپولی» شناسایی گردید. نام دیگر آن «کبک کاکلی»، «کبک جنگلی سبز»، «کبک جنگلی کاکلی سرخ» است. این گونه تنها عضو جنس «رولولوس» می باشد. کبکی با جثه کوچک است که در مناطق کم ارتفاع بارانی در جنوب برمه، جنوب تایلند، مالزی، جزیره سوماترا و برونئی زندگی می کند. لانه خود را بر روی زمین و لابه لای برگ درختان می سازد و در آن شش تخم سفید رنگ می گذارد که پس از هجده روز جوجه ها از تخم بیرون می آیند. اندازه بدن آن در حدود 25 سانتیمتر است و نرها کمی بزرگتر از ماده ها می باشند. هر دو جنس لکه پوستی سرخ رنگ اطراف چشم را داشته و پاها به رنگ قرمز بوده و فاقد زائده مهمیز مانند می باشند. پرنده نر در قسمت فوقانی بدن به رنگ سبز متالیک و در قسمت پایینی بدن به رنگ آبی است. بالها به رنگ قهوه ای است. سر دارای کاکلی بلند به رنگ سرخ است. پرنده ماده در قسمت فوقانی بدن به رنگ سبز روشن است و بال ها به رنگ خاکستری است و کاکل ندارد. منقار در هر دو پرنده نر و ماده به رنگ تیره است. این پرنده هنگامی که احساس خطر کند ترجیح می دهد بدود و در صورت لزوم می تواند مسافت کوتاهی پرواز کند. امروزه به علت از بین رفتن سریع جنگل ها، این گونه نیز در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک صخره ای

کبک-صخره-اینام علمی آن Ptilopachus petrosus است. این گونه در سال 1789م توسط طبیعی دان آلمانی «جان فردریک جملین» شناسایی گردید. بزرگی آن در دوران بلوغ به 33 سانتیمتر می رسد نرها کمی از ماده ها بزرگ تر و شبیه به هم هستند. از لحاظ سر و گردن شبیه به کبک ایرانی هستند. خاستگاه آن در وسط آفریقا از ساحل غربی تا کنیا است. این گونه تنها عضو جنس «پتیلوباخوس» می باشد. این گونه در زبان انگلیسی با گونه کبک کوهی تشابه اسمی دارد و هنگام ترجمه نام آن به زبان های آلمانی و هلندی و فرانسوی ممکن است که بین این دو گونه خلط شود. اندازه بدن آن بین 20 تا 25 سانتیمتر است. بالاتنه هر دو جنس نر و ماده به رنگ قهوه ای شکلاتی است و سر و گردن و سینه پرنده به رنگ قهوه ای است در پرنده نر سینه و شکم به رنگ کرم پرتقالی و در پرنده ماده به رنگ کرم روشن است. رنگ پوسته تخم صورتی روشن است و پرنده نر در خوابیدن روی تخم و نگهداری از جوجه ها نقشی مهم و اساسی دارد. در سال 2000م این گونه به ایالات متحده آمریکا و اروپا وارد شد تا در باغ وحش ها و باغ پرندگان به نمایش درآید. این گونه در لیست پرندگان در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک گونه سفید

نام علمی آن Arborophila atrogularis است. این گونه در سال 1850م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» می باشد. این گونه در کشورهای بنگلادش، هندوستان و چین وجود دارد و در جنگل ها و کوهستان های مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند و گونه آن در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک تپه ای صورت سفید

نام علمی آن Arborophila orientalis است. این گونه در سال 1821م توسط طبیعی دان و فیزیک دان آمریکایی «توماس هورسفیلد» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. این گونه فقط در کشور اندونزی وجود دارد و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی آن کشور زندگی می کند و جزو گونه های در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک پشت صاف

نام علمی آن Arborophila brunneopectus است. این گونه در سال 1855م توسط طبیعی دان انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده می باشد. خاستگاه آن کشورهای کامبوج، چین، لائوس، میانمار، تایلند و ویتنام است و در زمین های کم ارتفاع و جنگل های مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند.

کبک گردن پرتقالی

نام علمی آن Arborophila davidi است. این گونه در سال 1927م توسط شرق شناس آمریکایی «جان تئودور دلاکور» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است و در شرق کامبوج و در جنوب ویتنام و در طول مرزهای بین کامبوج و ویتنام زندگی می کند. زیستگاه آن جنگل های استوایی و نیمه استوایی است و جزو نژادهای در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک سر بلوطی

نام علمی آن Arborophila cambodiana است. این گونه در سال 1928م توسط «دلاکور و جابولی» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» است و خاستگاه آن کشورهای کامبوج و تایلند است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کم ارتفاع و همچنین در جنگل های استوایی کوهستانی زندگی می کند.

کبک سینه سرخ

نام علمی آن Arborophila hyperythra است. این گونه در سال 1879م توسط جانور شناس انگلیسی «ریچارد شارپ» شناسایی گردید. جزو خانواده «فازیانیده» است و خاستگاه آن کشورهای مالزی و اندونزی است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کم ارتفاع و همچنین در جنگل های استوایی کوهستانی زندگی می کند.

کبک منقار سرخ

نام علمی آن Arborophila rubrirostris است. این گونه در سال 1879م توسط جانور شناس ایتالیایی «توماس سالوادوری» شناسایی گردید. جزو خانواده فازیانیده است. فقط در کشور اندونزی وجود دارد و در جنگل های استوایی زندگی می کند.

کبک طوقی بلوطی

نام علمی آن Arborophila charltonii است. این گونه در سال 1845م توسط طبیعی دان انگلیسی «توماس کمپل ایتون» شناسایی گردید. این گونه در جنگل های کم ارتفاع استوایی در کشورهای اندونزی، مالزی، میانمار، تایلند و ویتنام زندگی می کند. این گونه در معرض خطر انقراض می باشد.

کبک سینه صدفی

نام علمی آن Arborophila chloropus است. این گونه در سال 1859م توسط جانور شناس انگلیسی «ادوارد بلیت» شناسایی گردید. این گونه در کشورهای کامبوج، چین، لائوس، میانمار، تایلند و ویتنام وجود دارد.

کبک تپه­ ای سینه خاکستری

نام علمی آن Arborophila sumatrana است. این گونه در سال 1891م توسط جانور شناس انگلیسی «ویلیام اوگیل وی گرانت» شناسایی گردید. این گونه در جنگل ها و کوهستان های استوایی و نیمه استوایی در مالزی و اندونزی زندگی می کند.

کبک بامبوی چینی

کبک-چینینام علمی آن Bambusicola thoracicus است. این گونه در سال 1815م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. این گونه جثه ای کوچک دارد و خاستگاه آن شرق سرزمین چین و تایوان است و اخیراً با موفقیت وارد ژاپن شده است. این گونه به همراه گونه «کبک بامبوی کوهستان» جزو جنس «بامبوسیکولا» می باشد. کبک بامبوی چینی از سایر گونه های کبک کوچک تر است و پرنده نر کمی بزرگ تر از پرنده ماده می باشد. سینه و پشت پرنده به رنگ سیاه و بلوطی و کرمی رنگ است و لکه های سیاهی بر روی بال ها دارد. صورت و گلوی پرنده به رنگ قهوه ای بوده و بالای چشم ها به رنگ خاکستری است. این گونه در جنگل های گرم و مرطوب و در اطراف چمنزارها زندگی می کند و بر خلاف نامش ارتباطی به بامبو ندارد. این گونه تا مدت ها در سرزمین چین نگهداری می شد تا این که عاقبت در سال 1919م به کشور ژاپن راه یافت و بعد از آن وارد جزایر هاوایی شد. نسل این گونه کبک در جزیره هنگ کنگ کاملاً منقرض شد و تلاش های انجام شده در راستای احیای مجدد آن در جزیره نتیجه زیادی در بر نداشته است.

کبک فری جینوس

نام علمی آن Caloperdix oculeus است. این گونه در سال 1815م توسط جانور شناسی هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. این گونه جزو جنس کالوپردیکس است و در جنگل های استوایی و نیمه استوایی کشورهای اندونزی، مالزی، میانمار و تایلند زندگی می کند. این گونه در معرض خطر انقراض قرار دارد.

کبک سر زرشکی

نام علمی آن Haematortyx sanguiniceps است. این گونه در سال 1879م توسط جانور شناس انگلیسی «ریچارد شارپ» شناسایی گردید. این گونه در جنگل های استوایی و نیمه استوایی مالزی و اندونزی زندگی می کند.

کبک بامبوی کوهستان

نام علمی آن Bambusicola fytchii است. این گونه در سال 1871م توسط جانور شناس انگلیسی «جان اندرسون» شناسایی گردید. این گونه در کشورهای بنگلادش، چین، هند، میانمار، تایلند و ویتنام وجود دارد.

کبک دری

کبک-درینام علمی آن Tetraogallus caspius است. خاستگاه آن شرق ترکیه، ارمنستان، افغانستان و منطقه وسیعی از دامنه های سلسله جبال البرز در شمال ایران است. جثه ای بزرگ به رنگ خاکستری نخودی دارد. پرهای پروازش سفید رنگ است و غالباً در مناطق بسیار مرتفع کوهستانی که ارتفاع آن در حدود 1800 تا 3000 متر است، زندگی می کند. اندازه بدن پرنده نر 58 سانتیمتر و پرنده ماده 55 سانتیمتر است. رنگ شکم تیره و در انتها قرمز کمرنگ به نظر می آید. در پهلوها رگه های طولی پهن به رنگ دارچینی دیده می شود که لابه لای آن ها خاکستری است. دو سوم طول شاه پرهای نخستین و ثانوی بال از سمت قاعده سفید رنگ است که هنگام پرواز در زیر بال به صورت نوار پهن و مشخصی دیده می شود. طرح خاص صورتش که شامل نوار چشمی و گلوی سفید، تارک خاکستری و خط خاکستری پررنگ کنار گردن است از فاصله نزدیک قابل مشاهده می­باشد. تفاوت پرنده ماده با نر در این است که در پرنده ماده تضاد نقش و نگار صورت کمتر است ضمناً پرنده ماده کوچک تر، کم رنگ و تاج و گلو نخودی تر است. پرنده نر در پا سیخک یا مهمیز دارد. گونه ای که در جنوب غربی ایران دیده می شود به رنگ خاکستری روشن یا نخودی است. این پرنده بسیار خجالتی و محتاط بوده و نزدیک شدن به آن بسیار دشوار است. از تماشاگر فرار کرده و با احساس خطر بیشتر، به سرعت بالای کوهستان پرواز می کند. به اندازه سایر ماکیان ها اجتماعی نیست و معمولاً جفت جفت دیده می شود.

کبک دری به دو گونه قفقازی (ارمنی) و خزری (مازندرانی) وجود دارد. این پرنده در پرتگاه های با شیب تند، کوهستان های صخره ای و قلل مرتفع با گیاهان اندک و پراکنده، به سر برده و در میان سنگ ها و اغلب در لبه ی صخره های مرتفع آشیانه می سازد. در ایران بومی و نسبتاً فراوان است. در سال های اخیر جمعیت آن به شدت کاهش یافته و شکار آن ممنوع است.

کبک دری از پرندگان بومی ایران است، در گذشته این پرنده بسیار زیبای ایرانی نسبتاً فراوان بوده و اما در حال حاضر این پرنده از گونه هایی است که در معرض خطر انقراض نسل قرار دارد. لذا میتوان جهت جلویری از انقراض و حفظ این پرنده نسبت به تکثیر آن به روش مصنوعی و با دستگاه جوجه کشی اقدام کرد. در قدیم در قره داغ به وفور یافت می شد اما امروزه فقط در ارتفاعات بلند کوه های قوشا داغ، هشتسر و غیره یافت می شود. این پرنده در لابه لای صخره ها لانه ساخته و در هر بار 6 تا 9 تخم می گذارد. رنگ پوسته تخم سبز روشن است.

کبک سه چینی

نام علمی آن Tetraophasis szechenyii است. نام دیگر آن «کبک گلو زرد» است. خاستگاه این کبک منطقه «سی چوان» و «کانزی» در کشور چین است و در کشور هندوستان نیز وجود دارد و در مناطق کوهستانی و دامنه های صخره ای زندگی می کند. 

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


کبک برفی

نام علمی آن Lerwa lerwa است. این گونه برای اولین بار در سال 1833م توسط طبیعی دان انگلیسی «برایان هوگسون» شناسایی  گردید. این گونه به طور وسیع در مناطق مرتفع کوه­های هیمالیا در هندوستان و نیز در کشورهای پاکستان، نپال و چین پراکنده شده است. این گونه تنها گونه جنس «لروا» می باشد. پرنده نر و پرنده ماده از لحاظ رنگ آمیزی پرها شبیه هم می باشند اما نرها در بالای پنجه های پا یک مهمیز دارند که این امر آن ها را از پرنده ماده متمایز می سازد. پرهای پشت آن به رنگ بلوطی و پرهای ناحیه شکم به رنگ قهوه ای با خطوط سفید و منقار و پاهای آن به رنگ سرخ روشن است و پرهای دم نیز به رنگ بلوطی با نقاط سفید می باشد و برخی از آن ها تاج کوچکی نیز بر روی سر دارند. طول بدن پرنده بالغ 38-40 سانتیمتر و وزن پرنده ماده 450-580 گرم و وزن پرنده نر 550-700 گرم می باشد. جوجه های کبک برفی شبیه جوجه قرقاول خونی می باشد.


کبک عربی

نام علمی آن Alectoris melanocephala است. این گونه در سال 1853م توسط طبیعی دان آلمانی «ادوارد روپیل» شناسایی  گردید. خاستگاه آن عمان، عربستان سعودی و یمن است و اخیراً این گونه از کشور عمان به کشور پاکستان برده شده است.


کبک پرزیوالسکی

کبک پریزواسکینام دیگر آن «کبک طوقی نارنجی» است و نام علمی آن Alectoris magna است. این گونه در سال 1876م توسط جغرافی دان  روسی «نیکولای پرزیوالسکی» شناسایی گردید. پراکنش جغرافیایی این کبک در شرق تبت و غرب چین می باشد. از بزرگترین گونه های کبک است و طول آن به 38 تا 39 سانتیمتر می رسد. نر و ماده شبیه به هم هستند. معمولاً شبیه کبک چوکار بوده ولی قدری تنومندتر و سرپاتر است. دور گردن دو یقه با پرهای سیاه دارد. قسمت پایین بدن قهوه ای و روی پهلوها نوارهای ظریفی دارد.


کبک کوهی

نام علمی آن Alectoris graeca است. این گونه در سال 1804م توسط دانشمند آلمانی «کارل منسیر» شناسایی گردید. این گونه در  محدوده وسیعی از جنوب غرب آسیا تا جنوب شرق اروپا پراکنده است و بیشتر در مناطق خشک و زمین های باز و گاهی اوقات نیز در مناطق مرتفع و کوهستانی دیده می شود. لانه های خود را بر روی زمین و در شکاف های مختلف می سازد و هر بار 5-8 تخم می گذارد. پرهای سر و سینه و پشت آن به رنگ خاکستری است و بالهای آن راه راه و پاهای آن سرخ رنگ است. در هنگام احساس خطر ترجیح می دهد که بدود ولی در حالت ضروری می تواند مسافت کوتاهی پرواز کند. این گونه تا حدودی شبیه کبک چوکار است اما رنگ آن تیره تر می باشد.


کبک چوکار

کبک چوکارنام دیگر آن «کبک چوکار هندی» بوده و نام علمی آن Alectoris chukar است. در لهجه های مختلف فارسی به آن خاسه، کو، زرج، ژرژ، کو و کوک می گویند (مکری 1361). این گونه در سال 1821م توسط طبیعی دان آمریکایی «توماس هورسفیلد» شناسایی گردید. خاستگاه آن کشور هندوستان و پاکستان بوده و در پاکستان به عنوان پرنده ملی شناخته می شود. این گونه و زیر گونه های مربوطه در محل های شیبدار سنگریزه ای و دره های خشک و گاهی مزارع و تاکستان ها زندگی می کنند. نر و ماده شبیه به هم و نسبت به گونه های دیگر چاق تر و درشت ترند. رنگ کبک چوکار از پشت گردن تا قسمتهای پایین بدن خاکستری می باشند و سرشانه ها آبی کم رنگ با حاشیه قرمز متمایل به قهوه ای است. فاصله دور چشم و منقار و گونه ها به رنگ زرد کم رنگ است. زیر گلو، گردن و قسمت سر به رنگ زرد نخودی است. خال های تیره رنگی در قسمت بالای گردن دیده می شود. سینه خاکستری و پهلو سفید است 9 تا 10 خط تیره در دو پهلو دارد. منقار قرمز کم رنگ و ساق پای قرمز پررنگ و عنبیه قهوه ای رنگ چشم از ویژگی های این کبک می باشد. ماده ها از نظر اندازه از نر کوچکتر بوده و کمی هم کمرنگ تر هستند و بر بالای پنجه ها مهمیز ندارند. طول بدن پرنده 32-35 سانتیمتر است. طول بالها 55 تا 60 سانتیمتر است. در شرایط طبیعی وزن کبک نر بالغ 510 تا 800 گرم و وزن کبک ماده 450 تا 680 گرم می باشد.

کبک های چوکار معمولاً جفت جفت یا به صورت دسته های کوچکی دیده می شوند، ولی گاهی در زمستان گله های بزرگی تشکیل می دهند. هنگام احساس خطر کمتر پرواز می کند و بیشتر به سمت سربالایی کوهستان می دوند. در بهار و تابستان پرنده ای پر سروصدا است. در طبیعت همیشه در دامنه ها و شیب های کوهستانی باز و سنگلاخ یافت می شود و در میان بوته های کوتاه بین صخره ها آشیانه می سازد و معمولاً در نواحی پر درخت دیده نمی شود. کبک چوکار پراکندگی زیادی در ایران دارد و بیشتر کبک های وحشی ایرانی از گونه کبک چوکار می باشند. این گونه مناسب برای پرورش مصنوعی و می توان تخم پرنده را در دستگاه جوجه کشی پرورش داد .


کبک فیلبی

نام علمی آن Alectoris philbyi است. این گونه در سال 1934م توسط جراح و شرق شناس انگلیسی «پرسی لاو» شناسایی گردید. این گونه به نام قدیس انگلیسی «سنت جان فیلبی» نامیده شده است. توزیع جغرافیایی آن در جنوب غربی عربستان و یمن در ارتفاع بالای 1000 پایی است. اندازه این کبک گاهی به 388 سانتیمتر می رسد. نر و ماده شبیه به هم هستند. قسمت های بالای بدن و سینه به رنگ سیاه و سفید و شاه بلوطی است. رنگ پرهای بالای چشم مایل به سبز و پرهای روی پهلو به رنگ سیاه و سفید و شاه بلوطی است. زیر گلو و گونه ها به رنگ سیاه بوده و نقاط زرد و سبز روی قسمت چینه دان وجود دارد. منقار پاها و حلقه های اطراف چشم به رنگ قرمز تیره است.


کبک بربری

کبک بربرینام علمی آن Alectoris barbara است. این گونه در سال 1791م توسط بیولوژیست فرانسوی «پیر جوزف بوناتری» شناسایی گردید. این نوع کبک ها در تپه های سنگی و بوته زارها تا ارتفاع 100000 پایی زندگی می کنند. خاستگاه اصلی این کبک در شمال آفریقا و در تنگه جبل طارق و جزایر قناری بوده و از همان جا به پرتغال برده شده است. این کبک در «ساردینا» نیز دیده شده است. این پرنده 33-36 سانتیمتر طول دارد. تاج، پشت گردن سیاه با نقاط سفید است. قسمت های فوقانی بدن خاکستری و قرمز، سرشانه ها آبی مایل به خاکستری است. فاصله دو چشم و منقار طویل، گونه ها و زیر گلو خاکستری کم رنگ و نوار اطراف چشم به رنگ شاه بلوطی و از پرهای نارنجی زرد فام بسیار کم رنگ پوشیده شده است. نرها کمی از ماده ها بزرگترند. چشم ها قهوه ای روشن یا قهوه ای تیره و منقار به رنگ قرمز نارنجی یا قرمز پررنگ بوده ساق پاها قرمز تیره می باشد. در بیشه  زارها لانه می سازد و در لانه خود 6-8 تخم می گذارد و بر روی دانه و حشرات تغذیه می کند. این کبک تا حدودی شبیه کبک پا قرمز است و فقط از لحاظ سر و گردن اندکی با آن متفاوت است. و بر روی دانه و حشرات تغذیه می کند. این کبک تا حدودی شبیه کبک پا قرمز است و فقط از لحاظ سر و گردن اندکی با آن متفاوت است.

 

کبک سی سی

نام علمی آن Ammoperdix griseogularis است. این گونه در سال 1843م توسط طبیعی دان آلمانی «جان فردریک وان برانت» شناسایی  گردید. خاستگاه این گونه جنوب شرق ترکیه، ایران، سوریه و شرق عراق و پاکستان است و شباهت هایی به کبک شنی دارد که این کبک در مصر و کشورهای عربی وجود دارد. اندازه آن 22-25 سانتی متر است. این گونه در مناطق خشک و دشت های باز و در برخی موارد نادر در مناطق کوهستانی دیده می شود. رنگ پرها خاکستری روشن تا قهوه ای روشن بوده و رنگ منقار سرخ و سر و گردن خاکستری و ابروها به رنگ مشکی بوده و در پس چشم ها لکه ای سفید دارد. بالها مخطط بوده و به رنگ سفید و قهوه ای است و پاها به رنگ زرد است. کبک ماده نیز کاملاً شبیه کبک نر بوده و رنگ آن روشن تر است. این کبک نیز همانند سایر گونه ها قادر است که مسافت های کوتاه را پرواز نماید و ترجیح می دهد که مسافت های کوتاه را بدود.

 

 

کبک پا قرمز

کبک-پا-قرمزنام دیگر آن «کبک فرانسوی» و نام علمی آن Alectoris rufa است. این گونه در سال 1758م توسط طبیعی دان مشهور سوئدی «کارل لینه» شناسایی گردید. خاستگاه طبیعی آن غرب اروپا در فرانسه و ایبری است و در دشت های باز جزیره انگلیس و ولزز دیده شده است و به عنوان پرنده شکار شونده توسط شکارچیان انگلیسی صید می گردد و در شمال لانگشایر و شرق یورگشایر نیز دیده می شود. در جنوب شرق اروپا کبک دیگری به نام «کبک کوهی» که خیلی به کبک پا قرمز شبیه است جای آن را گرفته است. از لحاظ ظاهری رنگ پر و بال پرنده قهوه ای روشن در ناحیه سر، پس سر و پشت تا انتهای دم است. بالها مخطط و رنگ نوک و پاها قرمز است ضمناً در اطراف چشم حلقه ای به رنگ قرمز دارد. پرنده در دشت های باز لانه و تخم گذاری می کند.

 

کبک شنی

نام علمی آن Ammoperdix heyi است. این گونه در سال 1825م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. خاستگاه آن مصر، شرق فلسطین و جنوب شبه جزیره عرب است و این گونه شباهتهایی با کبک سی سی دارد. اندازه آن 22-255 سانتیمتر است و در زمین های خشک و دشت های باز و گاهی نیز در مناطق کوهستانی دیده می شود. لانه های خود را بر روی زمین می سازد و در هر لانه 5-7 تخم می گذارد. رنگ بدن آن قهوه ای روشن بوده و همانند کبک شنی، در پس چشم ها یک لکه سفید دارد. بال ها مخطط و به رنگ قهوه ای و سفید است و رنگ منقار سرخ متمایل به زرد و رنگ پاها زرد است.


کبک منقار بلند

کبک-منقاربلندنام علمی آن Rhizothera longirostris است. این گونه در سال 1815م توسط طبیعی دان هلندی «کونراد جاکوب تیمینک» شناسایی گردید. خاستگاه  این گونه شبه جزیره مالاوی، جزیره سوماترا و کشور برونئی است و در جنگل ها و دشت ها و کوهستان های استوایی و نیمه استوایی زندگی می کند. این گونه دو زیرگونه به نام های «R. l. longirostris» و «R. l. dulitensis» دارد که زیرگونه اخیر به نام «کبک دولیت» نیز شناخته می شود و در کوهستان های مرکزی کشور برونئی زندگی می کند. کبک منقار بلند جزو گونه های در معرض انقراض به شمار می رود. رنگ بدن آن خاکستری بوده و در ناحیه پشت و زیر شکم به رنگ قهوه ای است. منقاری سرخ و بلند دارد و در کنار چشم خطی به رنگ سیاه دارد. بال ها مخطط و به رنگ سفید و سیاه است. پاها به رنگ سرخ است.


کبک خاکستری

کبک-خاکسترینام دیگر آن «کبک انگلیسی»، «کبک مجاری» و «کبک هون» بوده و نام علمی آن Perdix perdix است. برخی افراد در زبان فارسی به آن «کبک چیل» می گویند. این گونه در سال 17588م توسط طبیعی دان مشهور سوئدی «کارل لینه» شناسایی گردید. این پرنده 28-32 سانتیمتر طول و بین 300 تا 400 گرم وزن دارد. از تیهو اندکی بزرگ تر اما از کبک و دراج کوچکتر است. در گروه­های 15 الی 20 تایی زندگی می کند به واسطه پیشانی و گلوی نارنجی بلوطی، سینه خاکستری و لکه نعل مانندش به رنگ قهوه ای تیره در زیر تنه و نیز نوارهای پهن بلوطی عرضی در پهلوها به آسانی شناخته می شود. نر و ماده هم شکل اند و در پرواز خال های قهوه ای خاکستری رنگی روی بالها و زیر تنه اش دیده می شود که در تضاد با رنگ خاکستری گلو و چارچوب بلوطی سر قرار دارد. پرهای بیرونی دم، نارنجی قهوه ای است. هنگام راه رفتن قوز کرده و به محض احساس خطر فوراً خود را جمع کرده و در حالی که سرش را بالا گرفته و آماده پرواز است به سرعت می دود. این پرنده در کشتزارها، چراگاه ها، حاشیه تالاب ها، تپه های شنی و اراضی بایر به سر برده و در نقاط کاملاً پنهان روی زمین و زیر بوته ها و در نقاطی کاملاً مخفی مانند پای پرچین ها و در مزارع گندم و ذرت و امثال آن، آشیانه می سازد. در ایران بومی است اما جمعیت آن ها اندک است و در معرض خطر انقراض قرار دارد و تا به امروز حرکتی در جهت حمایت از این گونه زیبا و نادر انجام نگرفته است. در ارسباران بیشتر در باغ ها و گاهی نیز در کوهپایه ها دیده می شود.

در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم این نژاد توسط اروپاییان به نقاط مختلف اروپا و همچنین آمریکای شمالی به منظور شرکت در برنامه های تفریحی شکار کبک ارسال شد. در اروپا این گونه در معرض خطر نیست ولی تعداد آن در مناطق زراعی انگلستان رو به کاهش است و علت آن از بین رفتن محیط های طبیعی زیست پرنده و کاهش مواد غذایی مورد نیاز آن می باشد، به همین علت بنا به برخی اطلاعات وارده در طی بیست و پنج سال اخیر تعداد آنان در انگلستان 85% کاهش داشته است، از این رو دولت انگلستان با کمک برخی از سازمان های غیر دولتی حمایت از حیوانات اقداماتی را در راستای تکثیر پرنده انجام داده است.


کبک دیوریان

کبک-دیوریاننام علمی آن Perdix daurica است و «دیوریا» نام منطقه ای در نزدیکی دریاچه بایکار در کشور روسیه است. این گونه در سال 1811م توسط  جانورشناس آلمانی «پیتر سیمون پالاس» شناسایی گردید. این کبک در زمین­های زراعی نواحی وسیعی از شرق آسیا از شرق کشور قرقیزستان تا چین و مغولستان پراکنده است. این گونه غیر مهاجر بوده و در فصل تولیدمثل به صورت گله ای زندگی می کند و شباهت های زیادی با کبک خاکستری دارد. این گونه جزو گونه های در معرض خطر قرار ندارد. پرهای سر و پشت پرنده به رنگ قهوه ای تیره با رگه های سفید و سینه به رنگ قهوه ای مسی با لکه قهوه ای تیره در ناحیه شکم، و زیر شکم و دمگاه به رنگ زرد روشن است.


کبک تبتی

نام علمی آن Perdix hodgsoniae است. این گونه در سال 1857م توسط طبیعی دان انگلیسی «بریان هوگتون هودسون» شناسایی گردید. این گونه به طور وسیعی در دشت های تبت و در ارتفاعات آن سرزمین زندگی می کند و در فصل تولیدمثل به صورت گله ای دیده می شود و در سایر فصول نیز به صورت پراکنده در زمین های زراعی مشاهده می شوند. هر دو پرنده نر و ماده فاقد برآمدگی بالای پنجه یا مهمیز هستند. اندازه بدن آن ها 28-31 سانتیمتر است. پرهای سر و گردن و زیر گلو به رنگ بلوطی بوده و ابروی آن سفید و در زیر چشم لکه ای سیاه دارد و پشت و پهلوی پرنده ب رنگ خاکستری با رگه های سفید و پرهای سینه به رنگ تیره با رگه های سفید و شکم و زیر شکم و دمگاه به رنگ سفید است. نر و ماده از لحاظ حجم و اندازه شبیه هم هستند و فقط پرهای ماده کمرنگ تر از پرهای پرنده نر است.


کبک ماداگاسکار

کبک-ماداگاسکارنام علمی آن Margaroperdix madagascariensis است. این گونه در سال 1786م توسط طبیعی دان ایتالیایی «جیوانی آنتونی اسکوپولی» شناسایی گردید. خاستگاه  آن جنگل ها و مناطق کوهستانی استوایی و نیمه استوایی در جزیره ماداگاسکار در آفریقا است. پرهای سر و گلو به رنگ تیره است که در بالای چشم و زیر چشم یک خط سفید دارد. پشت پرنده تا ناحیه دم به رنگ قهوه ای با رگه های سفید است. در ناحیه گردن و پیش سینه پرهای آن به رنگ خاکستری است و شکم و زیر شکم قهوه ای تیره با لکه های سفید است.

  • بلدرچین دماوند
  • ۰
  • ۰


شرایط محیط ستر

تهویه ستر

یکی از عوامل موثر در جوجه کشی که متاسفانه در اکثر مجموعه های پرورش کبک به آن توجه نمی شود تامین اکسیژن کافی برای رشد جنین است. متابولیسم جوجه در دوران جوجه کشی بسیار زیاد بوده بنابراین به اکسیژن خیلی زیادی نیاز دارد. علاوه بر تهویه مناسب در داخل دستگاه ستر، بایستی به تهویه کل اتاق ستر نیز توجه کرد چرا که باید دائماً مقدار کافی اکسیژن بتواند وارد دستگاه جوجه کشی شده و در داخل  دستگاه نیز به صورت یکنواخت پخش شود.

دمای ستر

دمای دستگاه ستر برای جوجه کشی کبک 5/37 درجه سانتی گراد یا 5/99 فارنهایت باید باشد.هرچه نوسان دما در دستگاه کم تر بوده و دما یکنواخت باشد درصد جوجه درآوری بیشتر خواهد بود. نوسان دما تا 3/0 درجه سانتی گراد در دستگاه ستری معمولاً مشکلی ایجاد نمی کند. کالیبر کردن سیستم تنظیم دمای دستگاه به صورت دوره ای از ضروریات دستگاه ستری است.

رطوبت دستگاه ستر

رطوبت دستگاه ستر نیز در حد 60 درصد مناسب است. رطوبت کم تر باعث کاهش آب تخم و تلفات جنین و یا کاهش وزن و تلفات بعد از تولد جوجه می شود. رطوبت زیاد هم سبب خیس شدن تخم و ورود آلودگی به داخل تخم و خفگی جوجه و یا آلوده شدن آن می شود.

چرخش تخم در دستگاه ستر

چرخش تخم هر 4-1 ساعت یک بار باید انجام شود در غیر این صورت سبب جابجایی موقعیت زرده از وسط تخم و در نتیجه تلفات جنین می شود.

تخم هایی که نباید در شانه ای ستر قرار گیرند عبارت اند از

تخم های خیلی بزرگ، تخم های خیلی ریز، تخم های پوسته نازک یا لمبه، تخم هایی بدون رنگ دانه، تخم های آلوده به کود، تخم های سوراخ دار، تخم های ترک دار، تخم های بد شکل و تخم های رو زرده.

چه عواملی موجب افزایش و کاهش دوره جوجه کشی می شوند؟

عواملی که باعث افزایش طول دوره جوجه کشی می شوند

1-      بزرگ بودن اندازه تخم از حد معمول

2-      پایین بودن دمای دستگاه ستر و هچر

3-      طولانی شدن زمان نگهداری تخم ها در سرد خانه

4-      بالا بودن سن گله مولد

عواملی که باعث کاهش دوره جوجه کشی می شوند

1-      کوچک بودن اندازه تخم از حد معمول

2-      بالا بودن دمای دستگاه جوجه کشی

3-      جوان بودن گله مولد

4-      قرار دادن تخم در دستگاه بلافاصله پس از تولید

انتقال تخم از ستر به هچر

در اواخر دوره جوجه کشی که برای کبک روز بیستم است لازم است تخم ها از دستگاه ستر خارج شده و به دستگاه هچر شوند (برای دستگاه های خانگی و با ظرفیت کم، بخش ستری و هچری در یک دستگاه می باشد.)

در انتقال تخم ها از ستر به هچر باید توجه داشت که دما و رطوبت محیط تا حد دمای دستگاه ها افزایش داده شود. دمای مناسب محیط برای انتقال تخم ها از دستگاه ستری به هچری 35 درجه سانتی گراد است.

نیاز حرارتی کبک ها در مراحل مختلف پرورش

طبیعتاً جوجه ها بیشترین دما را نیازمندند. در هفته اول زندگی حرارت محیط برابی جوجه ها می بایستی بین 33 تا 35 درجه سانتی گراد باشد. در ادامه  هر هفته حدوداً 3 درجه سانتی گراد کاهش پیدا کرده تا به 10 درجه برسد. از آن جایی که گرم کردن تمام سالن مقرون به صرفه نمی باشد، جوجه ها در فضای محدودی از سالن توسط لامپ های حرارت زا یا دستگاه مادر مصنوعی و یا تحت اشعه گرم کننده نگهداری می شوند.

بعضی اوقات بالا و پایین بودن حرارت در محیط پیش می آید که در صورت سرد بودن محل نگه داری جوجه ها جنب و جوش و غذا خوردن آنها کاهش پیدا می کند. در پرورش نیمچه کبک، دمای مورد نیاز کاهش پیدا کرده و بین 10 تا 25 درجه سانتی گراد قابل قبول است. اگر دما پائین و رطوبت بالا باشد، مسائل و مشکلات تنفسی بروز می نمایند. حرارت محیطی بالا می تواند باعث بروز کانی بالیزم (همدیگر خواری) در جوجه ها و نیمچه ها گردد.

هنگام تولید تخم، توجه به درجه حرارت محیط از اهمیت ببیشتری برخوردار است. دمای مطلوب باید بین 15 تا 27 درجه ی سانتی گراد باشد.

رطوبت سالن های پرورش

بدن کبک گرمایی در حد 41 تا 42 درجه سانتی گراد دارد. یک کبک بالغ به طور متوسط روزانه حدود 30 گرم آب از طریق تنفس و حدود 80 گرم از طریق مدفوع دفع می کند. بهترین میزان رطوبت هوا بین 60 تا 75 درصد بوده و به هیچ عنوان نمی بایستی به بالاتر از 90 درصد صعود و یا پائین تر از 50 درصد نزول نماید.

یکی از دلایل بروز بیماری تنفسی رطوبت زیاد محیط است. هوای بیش از اندازه خشک نیز مشکلاتی ایجاد می کند در پرندگان، مخاط مجاری تنفسی دارای مژک های ریزی هستند که حرکت منظم آن ها به سمت خارج ذرات ریز خارجی را دفع می کند. در هوای خشک این مژک ها نمی توانند فعالیت نمایند در این صورت خطر آلوده شدن حیوان به میکروب های تنفسی افزایش پیدا می کند.

اکسیژن یکی از فاکتورهای مهم است

اکسیژن از اهمیت ویژه ای برای حفظ حیات موجودات زنده برخوردار است که از طریق دم وارد ریه ها شده. کمبود آن می تواند روند تولید را کاهش داده و یا به مرگ حیوان ختم شود. سرعت ورود هوا به داخل سالن پرورش کبک باید حدود 1/0 تا 4/0 متر مکعب در ثانیه باشد. در فصول سرد سرعت ورود هوا کمتر و در دمای بیش از 20 درجه سانتی گراد باید بیشتر باشد.

تهویه مناسب برای پرورش کبک

هدف از تهویه، خارج کردن هوای بد و مملو از گازهای سمی و وارد نمودن هوای تازه و سرشار از اکسیژن است. کمبود تهویه سبب کاهش تولید و یا مرگ پرنده می شود.

نباید از سیستم تهویه یکسان برای پرورش سنین مختلف پرنده استفاده کرد، جوجه های تازه متولد شده نسبت به جوجه های آماده کشتار نیاز تهویه ای متفاوتی دارند.

شکل و مدل ساختمان، جهت آن، مساحت سالن، تعداد پرنده و شرایط محیطی بر چگونگی تخلیه هوای محیط موثرند. نکته مهم در تهویه این است که ورودی ها و خروجی های هوا (فن های تهویه ) به درستی تعبیه شوند، فن ها باید در جهت مخالف و دور از ورودی های هوا نصب شوند تا بلافاصله هوای تازه بعد از ورود از طریق فن ها خارج نشود.

در سالن هایی که به صورت سنتی و با تعداد کم پرنده، پرورش را انجام می دهند فاقد هواکش جهت خروجی هوا بوده و به جای آن از پنچره استفاده می کنند. در این روش در صورت وجود باد ملایم، هوا از طریق پنجره های یک سمت وارد و از سمت دیگر خارج می شود. وجود سوراخ هایی در سقف باعث خروج هوای کثیف از سالن می شود.

یکی از عامل های مهم در سالن پرورش جوجه کبک تامین اکسیژن کافی برای تنفس و دفع گاز های سمی تولیدی حاصل از متابولیسم پرنده است. علی رغم اهمیتی که تهویه سالن دارد در اکثر سالن هایی که بازدید داشته ام به این نکته بسیار مهم توجه نمی شود و شاید بیش ترین خسارت سالن ها هم به دلیل عدم تهویه مناسب باشد.

تهویه سالن سبب در دسترس قرار دادن اکسیژن کافی برای پرنده و خروج گازهای سمی از سالن می شود. عدم کارایی سیستم تهویه سالن سبب تجمع گازها در سالن می شود. تجمع گاز های سمی سبب کاهش متابولیسم طبیعی پرنده، عدم رشد مناسب، مشکلات و بیماری های تنفسی، گسترش سریع بیماری ها و در نهایت تلفات پرنده می شود.

انواع دستگاه های تهویه سالن های مرغداری را در پرورش کبک نیز می توان استفاده نمود اما این نکته مهم با توجه به وجود گروه های سنی مختلف نیاز تهویه ای متناسب با هر گروه است. نمی توان از یک تهویه یکسان برای سنین مختلف پرورش استفاده نمود. به عنوان مثال جوجه های کم تر از یک هفته نسبت به جوجه های آماده کشتار نیاز تهویه ای بسیار متفاوتی دارند و از طرفی در صورت وجود ارتباطات محیطی بین بخش های مخلتف پرورش، علاوه بر انتقال سبب اختلالات دمایی نیز می شود.

در تهویه سالن بایستی هوای تازه و مناسب از ورودی ای هوا وارد سالن شده و بعد از پخش در کل سالن (بخصوص در سطحی که پرنده قرار دارد) به همراه گاز های سمی و هوای کهنه از سمت دیگر با کمک فن های تهویه خارج شود.

مسیر گردش هوا بایستی طوری باشد که هوا در کل سالن پخش شود. بدین منظور فن های تهویه باید در جهت مخالف و دور از ورودی های هوا باشند. در برخی از سالن هایی که بازدید داشته ام متاسفانه فن ها در نزدیکی محل ورود هوا قرار گرفته اند و همین امر سبب خروج سریع هوا از مسیر نزدیک به ورودی های هوا شده و هوا قبل از این که در سالن پخش شده و پرنده از آن استفاده نماید از سالن خارج می شود.

هر چند کبک پرنده نسبتاً کوچک جثه است اما با توجه به پرورش متراکم در سالن، نیاز به تهویه مناسب وجود دارد در غیر این صورت سبب کاهش بازدهی و تلفات پرنده می شود.

به دو روش می توان تهویه سالن را انجام داد:

1- تهویه با فشار مثبت

2- تهویه با فشار منفی

در روش تهویه با فشار مثبت هوای تازه به وسیله فن های دمنده به داخل سالن وارد شده و از طریق پنجره های مقابل خارج می شود.

در روش تهویه منفی هوا از طریق ورودی هوا وارد شده و از فن های مقابل خارج می شود.

با توجه به شرایط سالن از یکی از روش ها می توان استفاده نمود اما در کل روش تهویه با فشار منفی مصرف برق کم تری داشته و در فصول گرم سال به خنک کردن سالن کمک زیادی می کند.

هر چه تعداد هواکش ها بیشتر و فاصله آن ها کمتر باشد هوای پاک یکنواخت تری در سالن وجود خواهد داشت بنابراین بجای استفاده از یک فن بزرگ در سالن بهتر است از چند فن کوچک استفاده نمود. ارتفاع مناسب هواکش ها از کف سالن پرورش حدود 60 سانتی متر است

در جلوی هواکش ها می توان از کانال هایی بزرگتر از قطر هواکش برای هدایت گرد و غبار سالن به داخل حوضچه جلوی فن استفاده نمود. این کانال ها باید انحنای مناسب داشته باشد که به فن فشار وارد کند.

مقدار هوای مورد نیاز به ازای هر 10 کیلوگرم وزن پرنده حدود 3 متر مکعب در دقیقه است بنابراین باید با توجه به وزن زنده موجود در سالن مقدار هوای مورد نیاز را مشخص کرد و متناسب با هوای مورد نیاز، فن کافی برای فراهم کردن این مقدار هوا تهیه نماییم.

ساعت نور مناسب برای پرورش کبک

در مورد اجرای برنامه نوری برای پرورش کبک نظرات مختلفی وجود دارد و تحقیقات کمی در این خصوص انجام شده است اما برنامه معمولی برای رشد جوجه های کبک در ایران انجام می شود بدین صورت است که در هفته اول پرورش به صورت 24 ساعته روشنایی در سالن وجود دارد. از هفته دوم هر روز حدود 20 دقیقه به ساعت خاموشی سالن اضافه می شود. این ساعت خاموشی در سالن هایی که تا حدی از نور طبیعی استفاده می کنند بهتر است در غروب هر روز بعد، از ساعت 7 عصر تا 40/7 به گله خاموشی داد. این روند افزایش ساعات خاموشی تا زمانی ادامه پیدا می کند که در نهایت 14 ساعت خاموشی و 10 ساعت روشنایی داشته باشیم.

برنامه نوری 14 ساعت خاموشی و 10 ساعت نور برای جوجه هایی که قرار است به عنوان مولد استفاده شوند بسیار مناسب است. برای بلوغ مناسب جوجه هایی که به عنوان مولد قرار است نگه داری شوند در نهایت باید ساعات نور به 8 ساعت و ساعات خاموشی به 16 ساعت برسد.

سالن های کبک از لحاظ نور گیری باید طوری طراحی شوند که در زمان اجرای برنامه نوری بتوان ساعات خاموشی را به صورت کامل در سالن ایجاد کرد.

برنامه های نوری دیگری هم می توان استفاده نمود. یکی از این برنامه ها برنامه نوری متناوب است. بدین صورت که یک ساعت نور دو ساعت خاموشی به صورت متناوب در طول شبانه روز انجام می شود. در این روش نوری باید آب خوری و دان خوری کافی در سالن وجود داشته باشد تا پرنده بتواند در ساعات نوردهی دسترسی راحت به آب و خوراک داشته باشد.

در این روش معمولاً پرنده رشد سریع تری خواهد داشت و احتمالاً ضریب تبدیل غذایی (مقدار خوراک مصرفی نسبت به افزایش وزن) نیز کاهش می یابد. در صورتی که هدف پرورش جوجه، تولد مولد باشد حداقل بعد از سه ماهگی باید برنامه نوری را به 14 ساعت خاموشی و 10 ساعت نور مداوم تغییر داد.

قطع نوک (نوک چینی)

نوک چینی عملی است که کبک دار جهت جلوگیری از کانی بالیزم (عادت نامطلوب همدیگر خواری) و کندن پرهای یکدیگر بیشتر بر روی جوجه کبک هایی که به عنوان مولدین آینده نگه داری می شوند انجام می دهد. در صورت وقوع این مشکل رفع آن ها کار بسیار مشکلی است. نوک چینی در حقیقت یک عمل موثر در پیش گیری از این عادت بد می باشد. در واقع کبک های نوک بریده نمی توانند یکدیگر را زخمی نمایند. روش اجرای قطع نوک عملاً دو نوع است:

1- روش اول، با نام «سیستم دقیق» در سن 6 تا 10 روزگی انجام می پذیرد. در این روش از تیغه ای با سوراخ های مختلف برای دقت در قطع مقدار لازم نوک استفاده می شود. نوک جوجه ها پس از ورود در سوراخ مورد نظر توسط تیغه دیگری با حرکت بعدی قطع می شود. در بازار نوعی دستگاه قطع نوک وجود دارد که به کمک حرارت و در زمان مشخص نوک جوجه ها را می چیند. توجه نمائید در این روش عملیات نمی بایستی مجدداً تکرار شود.

2-  روش دوم، روش سنتی است که به وسیله ی تیغ نازل مقدار 2/1 تا 3/2 از قسمت بالایی نوک جوجه قطع می شود. قسمت پائینی نوک، باقی مانده و فقط سر آن سوزانده می شود. عملیات در مرتبه ی اول در سن 4 تا 6 هفتگی انجام پذیرفته و بار دوم در سن 12 تا 14 هفتگی تکرار می شود.

قطع نوک با تکنیک صحیح و با توجه به موارد زیر انجام می گیرد:

الف- نوک چینی به هیچ عنوان نه باید در حالت استرس و زمانی که شرایط عمومی جوجه مناسب نیست انجام پذیرد.

ب- وقتی تیغه بیش از اندازه سرد و کند باشد، قطع نوک با فشار مضاعف انجام می گیرد که ممکن است به بافت های آن منطقه آسیب برساند.

ج- ممکن است تیغه ویژه قطع نوک بیش از اندازه گرم باشد. در این حالت حرارت زیاد باعث ضایع شدن بافت ای آن منطقه می شود.

د- در نوک چینی نمی بایستی عجله کرد عملیات بایستی در زمان مشخص انجام پذیرد.

ه- پس از قطع نوک و روزهای بعد از آن دان خوری باید همیشه پر از دان باشد.

و- بعد از نوک چینی آب فراوان و تمیز فراهم باشد زیرا این اقدام موجب تمیز نگاه داشتن محل قطع شده می شود.

کانی بالیزم (همدیگر خواری) در پرورش کبک

کندن پر عادت بدی است که معمولاً در پرورش کبک به روش بستر پیش می آید. در کانی بالیزم کبک علاوه بر پرها، پوست بدن و گوشت یکدیگر را نیز پاره کرده ومی بلعد. این عادت نا مطلوب عموماً در کبک های مولد در قفس و معمولاً در ابتدای تخم گذاری پدید می آید. در این حالت نهایتاً حیوان مجروح، به گوشه ای پناه برده و بی حرکت متوقف می شود زیرا معمولاً مقعد او مورد حمله قرار گرفته و قسمتی از روده بیرون کشیده و توسط دیگر کبک ها بلعیده می شود.

مهمترین فاکتور های تشدید کننده ی همدیگر خواری به قرار زیر است:

1-      تراکم بیش از حد در قفس یا در بستر

2-      حرارت بیش از حد بالا و کمبود تهویه

3-      بستر مرطوب و یا شرایط نامطلوب

4-      شدت بیش از اندازه نور همراه با تابش مستقیم اشعه خورشید بر روی بدن کبک ها

5-      نیمچه های جوان تر از حد معمول با شروع زودرس تخم گذاری

6-      مدفوع شل، داشتن انگل هایی مانند کرم ها، شپشک ها، کنه ها و غیره

7-      وجود آب کثیف در آب خوری ها

8-      نارسایی های تغذیه ای (مانند کمبود پروتئین) و استفاده از انحصاری از دانه پلت شده

9-      تولید تخم بیش از حد بالا

10-  اشتباه در مدیریت و هر عاملی که باعث عصبی شدن و رقابت کبک ها گردد مانند کمبود تعداد دان خوری

بهترین راه برخورد با این مشکل پیش گیری از آن می باشد بنابراین در صورت وقوع کانی بالیزم، رعایت موارد زیر ضروری به نظر می رسد:

-         اعمال مدیریت صحیح به ویژه رعایت اصول تغذیه

-         عدم تقویت غیر منطقی پولت ها از نقطه نظر سطح تغذیه

-         توجه به تراکم در واحد سطح و کیفیت و کمیت و پراکنش تجهیزات

-         نوک چینی و استفاده از لامپ های رنگی یا رنگ کردن شیشه پنجره

-         کدر و تار کردن شیشه پنجره ها به منظور محدود کردن نور

-         کاهش حرارت سالن با هر وسیله ممکن و افزایش تهویه هوا

-         جستجو برای مشخص کردن انگل های داخلی یا خارجی و از بین بردن آن ها 

را ه های جلوگیری از استرس پرنده

کبک پرنده ای است که در طبیعت به وسیله استتار خود با محیط و همچنین در برخی مواقع با فرار از خطر، خود را محافظت می کند. این رفتاز غریزی در کبک هایی که در شرایط صنعتی و یا به صورت دستی پرورش داده می شوند نیز دیده می شود. کبک در مقایسه با بلدچین پرنده ای ترسو محسوب می شود. چرا که بلدرچین های پرورشی زمانی که انسان در کنار آنها قرار می گیرد به سمت او می آیند و حالت فرار به خود نمی گیرند. در حالی که در مورد کبک حتی جوجه یک روزه به شدت ترسو بوده و در زمان نزدیک شدن انسان یا هر عامل دیگر به شدت فرار کرده و پناه می گیرد که این رفتار تا حدودی در سنین بالاتر هم ادامه پیدا می کند.

شرایط محیطی و محل پرورش کبک به نحوی باید باشد که در معرض کم ترین استرس های محیطی از قبیل صدا و رفت و آمدهای غیر ضروری باشد. در صورت رفت و آمد افراد متفرقه به داخل سالن به کبک استرس زیادی وارد می شود؛ که این استرس در کبک های در حال رشد سبب تاخیر در رشد و در کبک های مولد سبب کاهش تخم گذاری و در برخی مواقع قطع تخم گذاری می شود.

در روزهای اول پرورش باید نور سالن کنترل شود که به پرنده استرس وارد نکند. نور شدید سبب می شود پرنده عصبانی باشد. این عصبانیت سبب هم خواری شدید در گله می شود. کبک با دیدن افراد به شدت فرار می کند و چون راه فراری در سالن ندارد معمولاً خود را به شدت به دیوار ها می کوبد؛ بنابراین کسانی که با جوجه کبک ها کار می کنند باید بسیار آرام و ملایم وارد سالن شده و در حین کار نیز خیلی آرام کار کنند.

اگر گروه های بزرگ پرورشی با تعداد زیادی پرنده نگهداری می شوند باید دقت کرد که در زمان استرس ممکن است پرنده ها در گوشه های سالن جمع شده و با فشاری که بر پرندگان زیرین وارد می کنند سبب ایجاد تلفات شوند.

پنج راهکار کاهش استرس در گله پرورش کبک

1-      در سالن های پرورش بهتر است که گوشه های سالن به صورت دایره ای باشند که جوجه ها در گوشه ها محبوس نشوند.

2-      استفاده از مولتی ویتامین ها به خصوص ویتامین C می تواند نقش مهمی در کاهش استرس داشته باشد. همچنین تقسیم گروه های پرورشی به گروه های کوچک تر در زمان پرورش می تواند نقش مهمی در کاهش تلفات داشته باشد.

3-      در اختیار داشتن دان خوری و آب خوری کافی نیز تا حدودی استرس پرنده را کاهش می دهد.

4-      عدم نگهداری پرندگان و حیواناتی که سر و صدای زیادی تولید می کنند از قبیل سگ.

5-      عدم استفاده از وسایل و تجهیزات دارای صدای زیاد.

  • بلدرچین دماوند